چاپ دوم نمایشنامه «ریحانه» نوشته سیروس همتی منتشر شد.

به گزارش تسنیم ، این نمایشنامه در زمره نمایشنامه هایی است که  بدون درج موقعیت صحنه و یا مکان و زمان رخداد داستان، نوشته می شود و امری به ظاهر تازه و نوپدید به شمار می‌آید، اما تجربه‌ای است سراسر توأم با اندیشه و فکر که از سوی نویسندگان رفته رفته مورد توجه قرار گرفته است.

متن‌های نمایشی مانند «ریحانه» از سویی به مخاطب این امکان را می‌دهد که بدون در نظر داشتن میزانسن رخداد یک اتفاق، تنها و تنها به آن رویداد و محتوایی که به واسطه کلام به وی القا می‌شود روبرو شود و از سوی دیگر به کارگردان تئاتر این امکان را می‌دهد که بدون در نظر گرفتن چنین مختصاتی، میزانسن اجرایی برای متن خود را به دلخواه خود و به اقتضاء اندیشه خود تعیین کرده و در معرض اجرا قرار دهد.

نمایشنامه ریحانه یک اثر نمایشی نیمه بلند در سه اپیزود است که با وجود اعلام نویسنده مبنی بر حضور چند آدم مشخص در آن، از حضور تعداد زیادی کاراکتر بهره می‌برد. تکنیک همتی برای نگارش این متن نمایشی، نخست استفاده از کلمات و عبارات کوتاه و دل‌بستن به تأثیرگذاری آنی عبارات کوتاه و نیز نحوه ارائه آن توسط بازیگر است و از سوی دیگر در دل همین عبارات با بهره‌گیری از بیان محاوره و نیز ساخت فضایی قابل درک از یک محیط زیستی ملموس برای مخاطب ایرانی و به نوعی استفاده از کلاسیسیسم اجتماعی در شکل‌دهی به داستان، توانسته بر قدرت تأثیرگذاری متن خود بی‌افزاید.

همتی داستان «ریحانه» را از یک اتفاق شروع می‌کند. حضور ریحانه در دمدمه‌های صبح در منزل جوانی تازه داماد و درخواست از او برای حضور در دادگاه و شهادتش برای تصاحب قطعه زمینی که از وی غصب شده است. در ادامه، حضور دادستان در نمایشنامه را شاهدیم که به دلیل نظر داشتن به زمین، مانع از پیشروی دادرسی و غصب زمین ریحانه شده است. نویسنده به ساده‌ترین شکل ممکن مخاطب این نمایشنامه را پیش روی آینه‌ای قرار می‌دهد که می‌تواند خودش و بزنگاه‌های مختلفی از زندگی خود را پیش چشم او کشیده و از او بخواهد که در مقام همذات پنداری با داستان، خود را در جای هر یکی از شخصیت‌های داستانی قرار دهد.

ریحانه را باید در زمره آثار نمایشی دانست که به دور از تکلف‌های رایج در چنین متونی تنها به دنبال خلق حرف و اندیشه و فلسفه‌ای تازه برای زیست و زندگی، از طریق مواجه کردن آدمی با بزنگاه‌هایی است که در زندگی پیش روی او قرار می‌گیرد. این اثر را می‌توان داستانی دانست که در آن مخاطب در محکمه وجدان خود پیش روی نزاع حق و باطل نشسته و البته نویسنده نیز برای نمکین کردن متن خود تا جایی که توانسته از الفاظ و نیز فضاسازی‌های سنتی برای این مقصود بهره برده است. به‌علاوه نگاه نمادگرایانه و سمبلیک همتی برای بازسازی یک واقعه تاریخی، به ظرافت و هنرمندی در تار و پود این اثر پیچیده شده است.

انتشارات کتاب نیستان چاپ دوم این نمایشنامه را در 124 صفحه به قیمت 26 هزار تومان منتشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنر |
که واقعا هدفش نویسندگی باشد، امروز و فردا نمی‌کند... تازه‌کارها می‌خواهند همه حرف‌شان را در یک کتاب بزنند... روی مضمون متمرکز باشید... اگر در داستان‌تان به تفنگی آویزان به دیوار اشاره می‌کنید، تا پایان داستان، نباید بدون استفاده باقی بماند... بگذارید خواننده خود کشف کند... فکر نکنید داستان دروغ است... لزومی ندارد همه مخاطب اثر شما باشند... گول افسانه «یک‌‌شبه ثروتمند‌ شدن» را نخورید ...
ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...