کتاب «دو نمایشنامه تک نفره» نوشته داریوش نصیری و مرتضی وکیلیان از سوی نشر هنرسرخ منتشر شد.

دو نمایشنامه تک نفره داریوش نصیری و مرتضی وکیلیان

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کتاب «دو نمایشنامه تک نفره» نوشته مشترک داریوش نصیری و مرتضی وکیلیان با موضوع شاهنامه، شهدای گمنام و بمباران شیمیایی که به زنده‌نام دکتر امیرکاووس بالازاده تقدیم شده، منتشر شد.

این اثر شامل دو نمایشنامه تک نفره با نام‌های «رستم و سهراب» و «مرگ به فاصله یک نفس» است که داریوش نصیری به عنوان بازیگر و کارگردان با استفاده از شیوه‌های اجرایی نمایش‌های ایرانی و آمیخته کردن آن با سایر گونه‌های نمایشی (شیوه برشت و تئاتر بی‌چیز) در سال‌های 89-1388در قالب موسیقی- نمایش با گروه‌های بزرگ موسیقی در تماشاخانه سنگلج، تالار اندیشه، فرهنگسرای نیاوران و جشنواره بین‌المللی موسیقی فجر روی صحنه رفت.

همچنین از سال 2014 تا 2017 میلادی به عنوان یک اثر منودرام نیز با بازی و کارگردانی او در کشورهای ارمنستان (ایروان)، ترکیه(استانبول)، مالزی (کوالالامپور)، امارات متحده عربی(دبی و ابوظبی) و روسیه(مسکو و سنت پطرزبورگ) زیر اجرا شده است.

در بخشی از مقدمه این اثر در خصوص ویژگی‌های اجرایی یک منودرام چنین نوشته شده: «تئاترتک نفره یا منودرام یعنی نبرد بازیگر با خودش روی صحنه. تئاتر تک نفره یعنی حرکت روی لبه تیغ. با کوچکترین لغزش، بازیگر به قعر"دره نا بازیگری"سقوط می‌کند. ایستایی او برای نشان دادن قدرت بدنی و تمرکزش همچون کشمکش کشتی گیری با یک حریف خیالی است. حریفی که از ذهن خود می زاید و با نفس خود به آن جان می بخشد. حریفی که خودش را یکبار دیگر در آن متولد می کند و باز همچون ماری دو سر در دل خود می‌پیچد.

در صفحه سی و سه نمایشنامه می‌خوانید:
ایرانم ... ایرانم نگاه کن، بر فراز رشته کوه‌های سر به فلک کشیده ات، بر پهنه آب‌های نیلگونت، در دشت‌های وسیع و پهناورت، در آسمان پر ستاره‌ات، فرزندان برومندات، همه، یکصدا می‌خوانند:
چو ایران نباشد تن من مباد بدین بوم و بر زنده یک تن مباد
اگر سر به سر تن به کشتن دهیم از آن به که کشور به دشمن دهیم

کتاب «دو نمایشنامه تک نفره» در 36 صفحه توسط نشرهنر سرخ منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنر |
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...