کتاب «پرده‌گردانی» نوشته ارشد تهماسبی توسط انتشارات ماهور منتشر شد.

پرده‌گردانی ارشد تهماسبی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب «پرده‌گردانی» نوشته ارشد تهماسبی در ۴۰۰ صفحه و بهای ۱۵۰ هزار تومان روانه بازار کتاب شده است.

نویسنده در معرفی این کتاب نوشته است: «هنگام تدریس در کارگاه‌های تخصصیِ ردیف، می‌دیدم که بیشتر هنرجویان، حتی آنهایی که در سطوح پیشرفته نوازندگی و تحصیل‌کرده این رشته بودند، از پرده‌گردانی‌هایی که به تناسب مباحثِ مطروحه انجام می‌دادم شگفت‌زده می‌شدند و برایشان عجیب و شاید غیرممکن می‌نمود که بتوان از چهارگاه وارد دشتی و سه‌گاه و ماهور و ... هم شد؛ چراکه فقط به پرده‌گردانی‌های موجود در ردیف‌های موسیقی عادت کرده بودند. همین امر سبب شد که اقدام به نگارش این کتاب کنم. در اینجا مسیرهای متعددی را برای پرده‌گردانی از هر مقام به مقام‌های مهمِ دیگرِ موسیقی (در چند مایه)، معرفی کرده‌ام که همۀ آنها نُت دارند و با شرح و تفسیر همراه‌اند.»

ارشد تهماسبی از شخصیت‌های مهم در موسیقی ایران است. وی همکاری‌های متعددی با حسین علیزاده در زمینه هم‌نوازی و اجرای کنسرت داشته‌ است. او با علیزاده در آلبوم‌های شورانگیز، راز و نیاز، صبحگاهی، دلشدگان و همنوایی همکاری کرده و همچنین کنسرت‌های بسیاری با علیزاده در اروپا و آمریکا اجرا کرده‌است. ارشد طهماسبی کتاب‌هایی در مورد موسیقی ایرانی منتشر کرده و کاست‌ها و سی‌دی‌های متعددی نیز در این زمینه ارائه کرده است. مهم‌ترین فعالیت وی در سال‌های اخیر ایجاد مرکزی برای معرفی ساز تار، به نام «جایگاه تار» بوده است. در این مرکز، سازهای قدیمی، وسایل شخصی استادان تارنواز، مضراب‌های تارنوازان قدیم و اسناد تاریخی موسیقی ایران موجود است.

«تصنیف‌های عارف»، «سه چهار مضراب»، «سیر در سیاره‌ها: بررسی گوشه‌های سیار، فواصل ممنوع و بسترهای نو»، «صد و یک پیش درآمد»، «کتاب گوشه: فرهنگ نواهای ایران»، «مجموعه آثار درویش خان»، «مجموعه آثار رکن الدین خان»، «وزن خوانی واژگانی: روشی ابداعی»، «چگونگی موسیقی ایران: کندوکاوی در گونه‌های موسیقی» و «عشق ماند» از جمله کتاب‌های منتشر شده تهماسبی است.

همچنین کتاب‌های «برنامه دشتی» اثر موسی معروفی، «ردیف آقا حسینقلی» و «ردیف عالی استاد علی اکبر خان شهنازی» هر دو اثر فرهاد ارژنگی با کوشش و ویرایش تهماسبی منتشر شده‌اند. در پنجمین جشن موسیقی ما که دی ۱۳۹۷ برگزار شد. تندیس طلاییِ آلبوم موسیقی برگزیده موسیقی سنتی و دستگاهی ایرانیِ بی‌کلام، به ارشد طهماسبی و داریوش زرگری برای آلبوم «آثار درویش‌خان» اهداء شد.

................ هر روز با کتاب ...............

هنر |
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...