نمایشنامه «تلفن همراه مرد مرده» [Dead man’s cell phone] به نویسندگی سارا رول [Sarah Ruhl] و ترجمه سمیه صادقی در انتشارات پیام چارسو منتشر شد.

تلفن همراه مرد مرده [Dead man’s cell phone] سارا رول [Sarah Ruhl]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از هنرآنلاین، سارا رول، متولد 24 ژانویه 1974، نمایشنامه‌نویس، استاد و مقاله‌نویس آمریکایی ست. از مشهورترین نمایشنامه‌های او «یوریدیس» (2003)، «خانه‌ی تمیز» (2004) و «در اتاق بعدی» (2009) است. رول در اواسط کار حرفه‌ای‌اش موفق به دریافت جایزه انجمن علمی مَک آرتور و بنیاد بین‌المللی تئاتر لورا پِلس، با عنوان برجسته‌ترین نمایشنامه‌نویس آمریکایی شد. دو تا از نمایشنامه‌های او موفق به رسیدن به مرحله نهایی جایزه تئاتر پولیتزر شده و جایزه بهترین نمایشنامه‌نویس را از جشنواره تونی دریافت کرد. در سال 2020 او نمایشنامه خود یوریدیس را برای اپرایی با همین نام با اجرای مَتیو آکوین، تغییر داده و تنظیم کرد.

در سال 2015، یک مجموعه مقاله با نام «100 مقاله‌ای که زمانی برای نوشتنش نداشتم» را منتشر کرد. جدیدترین نمایشنامه او با نام «پیتر پَن» در هفتادمین سالگرد تولدش در سال 2016، در سالن تئاتر بازیگران و در جشنواره نمایش‌های مدرن لوئیزویل به اجرا درآمد.

نمایشنامه او، تلفن همراه مرد مرده (2007)، در سال 2008 توسط انجمن نمایشنامه‌نویسان هوریزون، با هنرمندی مِری لوئیز پارکِر، در برادوی روی صحنه رفت.

جان لار در نیویورکر درباره این نمایشنامه می‌گوید: «رول به روشی کاملا آرام، متین و واضح، درباره چیزهایی می‌نویسد که غیرمنطقی و نامرئی هستند... او در نمایشنامه‌هایش، با مباحث ضروری اصالت وجود سروکله می‌زند؛ وضعیت فیلسوفانه مضحک او، ابزاریست برای غلبه بر جاذبه سنگینی کلماتش، برای کنار آمدن بهتر با زندگی... نمایشنامه او جسورانه است. شکل غیرخطی رئالیسم او– پر از شگفتی‌ها، غافلگیری‌ها و اسرار- چیزی غیر از شرح و تفسیر و روانشناسی‌ست... او غیر از کلمات، با فضا، صدا و تصویر هم می‌نویسد؛ هدف او این است که تماشاچی در لحظه زندگی کند، تا هر چیز نا آشنایی را برای او آشنا کرده و مجددا احیا کند. تلفن همراه مرد مرده، یک سفر دیوانه‌وار تخیلی درباره حمله و تجاوز تلفن است که باعث ایجاد هم فضای خصوصی و هم عمومی می‌شود.»

پیتر مارکز در واشنگتن پست نوشته است: «کند و کاو عجیب و غریب رول روی خط بی‌نهایت باریک بین زندگی و مرگ، بینشی لذتبخش را در مورد کنایه‌ها و طنزهای زندگی مدرن امروزی ارائه می‌کند. تلفن همراه مرد مرده، نگاهی طنزآمیز و جسورانه به دورانی که در آن زندگی می‌کنیم را به نمایش می‌گذارد.»

و در نهایت، مِلیسا رُز بِرناردو در هفته‌نامه اِنتِرتِینمِنت، این نمایشنامه را این گونه توصیف می‌کند: «یک کمدی- رمانتیک سیاهِ فریبنده، با شروعی فوق‌العاده خلاقانه داشت.» این نمایشنامه توسط سمیه صادقی ترجمه و توسط انتشارات پیام چارسو به چاپ رسیده است.

سمیه صادقی متولد 21 تیر 1360، کار ترجمه را به شکل رسمی با شماره دو فصلنامه تئاتر چارسو (تابستان 92) به سردبیری پژند سلیمانی آغاز کرد. تمرکز این مترجم بر ترجمه ادبیات داستانی و نمایشی‌ست و از جمله کارهای او می‌توان از شبح ویرانی‌ها (نشر ورا)، کرم شبتاب (نشر ورا) و نمایشنامه خاندان لیندن (نشر حکمت کلمه) نام برد. تلفن همراه مرد مرده نوشته سارا رول، اولین کار این مترجم با نشر چارسوست. او در حال حاضر در حال همکاری به عنوان مترجم با فصلنامه تئاتر چارسو، نشر ورا و نشر حکمت کلمه بوده و همچنین به عنوان مشاور ترجمه آثار ادبی، نمایشی و سینمایی در انتشارات حکمت کلمه مشغول به کار است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنر |
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...