مهدی صفاری‌نژاد معتقد است با مرور ۱۳ نمایشنامه کتاب «دفتر تقلید ۵» می‌توان با نحوه و نوع زندگی مردم دهه ۵۰ آشنا شد و حتی پژوهشی جامعه‌شناسی با توجه به متون انجام داد.

دفتر تقلید ۵ مهدی صفاری‌نژاد

به گزارش کتاب نیوز به نقل از هنرآنلاین، کتاب «دفتر تقلید ۵» برنامه نمایشجات تخت‌حوضی از رادیو تهران، گردآوری مهدی صفاری‌نژاد و داریوش نصیری همزمان با بیستمین جشنواره نمایش‌های آیینی و سنتی توسط انتشارات نمایش منتشر شد.

مهدی صفاری‌نژاد درباره این کتاب به هنرآنلاین گفت: کتاب «دفتر تقلید ۵» از سیزده نمایشنامه با عناوین «بارگاه احمد»، «حکیم قلابی»، «ماشین بی‌صدا»، «کنیز فروش»، «یار خوشگل»، «قضا و قدر»، «قمار»، «دختر لال»، «مرتاض»، «حاکم و سه دزد»، «دختر همسایه»، «درویش» و «سالی یک دروغ» تشکیل شده است.

او با این توضیح که نمایشنامه‌های «دفتر تقلید ۵» تخت‌حوضی است و در اوایل دهه ۵۰ در رادیو تهران پخش شده، ادامه‌داد: از هنرمندانی که در این تقلیدها حضور داشتند می‌توان از زنده‌یاد سعدی افشار و سیدحسین یوسفی نام برد.

صفاری‌نژاد در پاسخ به این پرسش که چگونه به این اسناد دست پیدا کرده، اظهارداشت: در سال ۱۳۹۱ در باغ موزه قصر برای تامین هزینه‌های بیمارستان مرحوم سعدی افشار گلریزانی برگزار شد. در این مراسم من سیاه بودم. در پایان مراسم، این هنرمند سیاه‌بازی یک سی‌دی تحویلم داد. پس از گوش دادن متوجه شدم حاوی اجرای نمایشنامه‌های تخت‌حوضی است. پس از آن در گپی با داریوش نصیری و اشاره‌ای که به اجراهای رادیویی تخت‌حوضی در رادیو تهران داشت، تصمیم گرفتیم با همکاری هم این متون را پیاده، مکتوب و منتشر کنیم چرا که اسناد مهمی در حوزه نمایشنامه‌های تخت‌حوضی محسوب می‌شوند.

او با بیان این که بهرام بیضایی تقلید را به چهار دسته تقسیم کرده است، افزود: نمایشنامه‌های کتاب در این چهار دسته‌بندی جای می‌گیرند به‌عنوان مثال در دسته (تاریخی اسطوره‌ای) نمایشنامه «بارگاه احمد»، دسته (زندگی روزمره) نمایشنامه «دختر همسایه»، در دسته (تقلید تخیلی) و (تقلیدهای اخلاقی) می‌توان نمایشنامه‌ «قضا و قدر» را نام برد. با مرور این ۱۳ نمایشنامه مخاطب با نحوه و نوع زندگی مردم دهه ۵۰ آشنا می‌شود و می‌توان پژوهشی جامعه‌شناسی هم با توجه به متون داشت.

صفاری‌نژاد با بیان این که مجموعه نمایشنامه‌های که در کتاب نشر یافته خروجی سال‌ها تجربه سیدحسین یوسفی، سعدی افشار و گروه آن‌هاست، تصریح‌کرد: در این کتاب براساس ویژگی‌های نمایشی که این هنرمندان در اجرا داشتند هم‌چون «پکری» و «حرف تو حرف» نمونه‌هایی ارائه شده که به همت داوود فتحعلی‌بیگی هم مقالاتی درباره آن‌ها در کتاب آمده که نمونه‌ و شاهد مثال‌هایی است که به نسل جدید برای نگارش نمایشنامه‌های تخت‌حوضی کمک می‌کند و منجر به شناخت بیشتر علاقه‌مندانی می‌شود که می‌خواهند این متون را دنبال کنند. برای نمونه مرحوم یوسفی نمایش «حرف تو حرف» و مرحوم افشار کمدی «تکرار» را بسیار خوب اجرا می‌کردند.

او با این توضیح که در کتاب مشخص است چگونه، کجا و در چه موقعیت‌هایی کمدی شکل می‌گیرد، اضافه‌کرد: همچنین مقدمه‌چینی که نقش‌پوش‌ها- بازیگرها انجام می‌دادند تا یک فضای کمدی ساخته شود چه نشانه‌هایی داشته است. برای نمونه در نمایش «ماشین بی‌صدا» حرف تو حرف داریم به این معنا که حرف زدن بین حرف دیگران که منجر به عصبانیت دیگران می‌شود یا در نمایشنامه «سالی یک دروغ» از فن تکرار به خوبی استفاده شده است. در صحنه سیاه و خریدار بر سر قیمت نهایی مشاجره دارند و یکی با بالاتر بالاتر گفتن و همراهی دیگران ضرباهنگ می‌سازد.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...