«دیوان حافظ» به خط میرزا محمود ادیب مصطفوی همزمان با یادروز حافظ در مهرماه ۱۳۹۸، پس از ۱۰۷ سال در شیراز منتشر شد.

به گزارش ایسنا،  این دیوان که نخستین‌بار در سال ۱۳۳۴ هجری قمری توسط میرزا محمود ادیب بن علی بن نقی مصطفی شیرازی در چاپخانه مظفری بمبئی چاپ شده بود، پس از ۱۰۷ سال، بار دیگر به گونه چاپ عکسی از روی نسخه خطی به خط میرزا ادیب مصطفوی منتشر شده است.  

کوروش کمالی سروستانی در بخشی از مقدمه‌ای که بر این کتاب نگاشته است، آورده است: «میرزامحمود ادیب مصطفوی، خوشنویس و ادیب نام‌آور دوران قاجاریه و پهلوی اول است که با ذوق هنری و فراست ادبی، با خامۀ زرین و مانای خود، علاوه بر کتابت مرقعات و دعاهای بسیار، به خط نستعلیق خوش، دیوان حافظ، کلیات سعدی، بحورالالحان فرصت‌الدوله شیرازی، سفرنامه رضاقلی میرزا، یوسف و زلیخا، بستان‌الفرصه و درّه نجفی را نگاشته و بر این رواق زبرجد، مهر دوام و بقا زده است. فرصت‌الدوله شیرازی در مقدمه بحورالالحان در ستایشش می‌نویسد: «آقا میرزامحمود خوشنویس ممدوحه‌السجایا، محموده‌الخصایل که جالس بالش خطاطی و رقم است و فارس ابرش خوشخرامِ قلم و شیوه مرضیه ایشان بهترین شیوه‌هاست...». میرزامحمود ادیب به فراست، برادرزاده خود علی‌نقی مصطفوی را که پس از مرگ پدر، سرپرستی‌اش را به عهده دارد، ترغیب می‌کند تا چاپخانۀ مصطفوی را به سال ۱۲۸۵ هـ. ش. در شیراز بنیان نهد تا از این روی، نخستین چاپخانه سربی شیراز سامان یابد و اینک پس از یکصد و ده سال، نوادگان آن بزرگان، آقایان جعفر و محمود مصطفوی و فرزندان ایشان با مدیریت عاشقانه و خلاقانه خود چاپخانه و انتشارات مصطفوی را به عنوان نمادی فرهنگی و تأثیرگذار اداره می‌کنند و بازچاپِ دیوان حافظ، پس از کلیات سعدی، یکی از نمونه‌های درخور تأمل کارنامۀ فرهنگی این خاندان است».

کمالی در ادامه نوشته است: «حافظ ادیب» بیست سال پس از «حافظ محمد قدسی» که به سال ۱۳۱۴ هـ . ق در بمبئی به چاپ رسیده بود، منتشر می‌شود و این دو حافظ نگاشته شیرازیان، براساس نسخه‌های مورد استناد خود، در بازخوانی و گزینش بهترین و مقبول‌ترین و حافظانه‌ترین قرائت‌ها در روزگار خود، بیش از همه توفیق داشته‌اند. از این‌روی، چاپ مجدد نگاشته میرزامحمود ادیب مصطفوی، کاری درخور و فرصتی مغتنم برای بازخوانی کارنامه حافظ‌ نگاری و حافظ پژوهی شیرازیان و نیز تحقیق و پژوهش پیرامون نسخه‌های مورد استفاده از دیوان حافظ است.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...