ناخاطرات اشعار مژگان عباسلو

کتاب «ناخاطرات» شامل مجموعه‌اشعار جدید مژگان عباسلو توسط انتشارات سوره مهر منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این‌کتاب پس از «هم‌قفسان» دومین مجموعه شعر سپیدی است که عباسلو منتشر می‌کند. کتاب پیش‌رو ۵۰ قطعه شعر سپید را از این‌شاعر شامل می‌شود که عناوین‌شان به‌ترتیب عبارت است از:

نادرست،‌ امید، پلان، خلوت، دعوت، راه، شباهت، غیرممکن، نَه، همه، ساده، او، فراموشی، انتظار، سوال، امنیت،‌ گفت‌وگو، پسغام، ناچیز، صلح،‌ افسوس، خاکستر، کوچ، در جمع، خطر، زن‌ها، لامکان، تاک، فردا، غیرجادویی، پایان، مجازی، انتظار، فریاد، غربتی‌ها،‌ آواز، وهم، چیز، من، تهران، خلسه، بی‌جان، سرنوشت، تعریف، صندلی، آینده، عمر، دوست، محکوم به فنا، ناخاطرات.

«ناخاطرات» ششمین کتاب شعر این‌شاعر و پزشک محسوب می‌شود که بیشتر به‌عنوان یک‌غزلسرا شناخته شده و خود می‌گوید برخی حرف‌ها را نمی‌توان در قالب غزل زد و بعضی اتفاقات درونی به قدری خشن هستند که لطافت غزل آن‌ها را برنمی‌تابد. بنابراین در قالب شعر سپید سروده شده و در این‌کتاب گردآوری شده‌اند.

شعر «لامکان» از این‌کتاب به این‌ترتیب است:

عجیب نیست
که پلنگ جفت آهوست،
گیلاس مست می‌کند،
و برف داغ است...
در کشور آغوش تو حتی عجیب نیست
اگر روز و شب به هم برسند
و صبح تا ابد
پشت در یک اتاق منتظر بماند.

این‌کتاب با ۱۰۶ صفحه، شمارگان هزار و ۲۵۰ نسخه و قیمت ۲۵ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...