تورج رهنما، مترجم، شاعر و پژوهشگر پیشکسوت در ۸۷ سالگی درگذشت.



به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، اردشیر بهجت، مدیر انتشارات بهجت گفت: «با اندوه فراوان، درگذشت دکتر تورج رهنما، ادیب، نویسنده، مترجم و استاد دانشگاه تهران را به اطلاع می‌رسانیم. ایشان از چهره‌های برجسته فرهنگ و ادب ایران بودند که سال‌ها در زمینه معرفی ادبیات آلمانی به فارسی و ادبیات فارسی به آلمانی فعالیت کردند و جوایز مهمی از جمله جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران و جایزه ادبی گوته آلمان را دریافت کردند.

انتشارات بهجت افتخار چاپ و نشر آثار متعددی از ایشان را داشته است، از جمله یک عمر در خدمت دو فرهنگ، مازندران سرزمین افسانه‌ای، جهان خاکستری، انسان هنجارگریز و از این خاکستر ققنوسی برنخواهد خاست.»

تورج رهنما، شاعر، نویسنده، پژوهشگر ادبی و استاد زبان و ادبیات آلمانی دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۶ در اهواز متولد شد. از او تاکنون حدود ۵۰ جلد اثر ادبی و پژوهشی به زبان‌های فارسی و آلمانی در ایران و آلمان منتشر شده است. از جمله آثار رهنما به زبان فارسی هفت دفتر شعر است که آخرین آن‌ها «پرده بگردان، بانو» است که انتشارات مروارید آن را در سال ۱۳۹۸ منتشر کرده. از جمله پژوهش‌های ادبی او نیز می‌توان به «برشت، فریش، دورنمات» و «ادبیاتِ امروزِ آلمان» اشاره کرد. همچنین مجموعه‌داستان «حق با شاخ نبات است» و چند کار ادبی به زبان آلمانی: «در نفسِ اژدها»، «ادبیاتِ داستانی و تغزلی در ایران»، «ادبیات نمایشی در ایران» و «سیمای زن در ادبیات امروز ایران».

رهنما در سال ۲۰۰۰ میلادی جایزه‌ ادبی شهر هانوفر را دریافت کرد و در سال ۲۰۰۲ نشان «گوته» در شهرِ وایمار به او اعطا شد.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...