مجموعه اشعار «میرزا شفیع کُلیایی» شاعر نامدار کُرد سه سده قبل، به همت یحیی محمدی، جمع‌آوری و با ویراستاری علی سهرابی در سنندج منتشر شد.

مجموعه اشعار میرزا شفیع کُلیایی»

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کتاب دو جلدی «مجموعه اشعار میرزا شفیع کُلیایی در شمارگان 1000 جلد و در حجم 1200 صفحه توسط انتشارات (تاڤگە) در شهر سنندج چاپ و منتشر شد.

میرزا شفیع کُلیایی، شاعر نامدار کُرد و صاحب بیشترین مجموعه اشعار کُردی به گویش گورانی است و با گذشت بیش از 300 سال هنوز فراموش نشده است.

این کتاب مفصل و جامع درواقع تلاشی است برای آشنایی نسل جوان با این شاعر و آثارش که مشتمل است بر دیوان اشعار، شیرین و فرهاد، نوفل و مجنون، شمال و زلان، جنگ‌نامه خسرو خان اردلان، لیلی و مجنون، نصیحت‌نامه، زاد المعاد، محشرنامه، ونوش و برازا و ...

البته آثار میرزا شفیع کُلیایی بیشتر از مواردی است که تاکنون جمع آوری شده است و هنوز هیچ دست نوشتەای دیدە نشدە است کە بە اشعار میرزا شفیع اختصاص یافتە باشد و به این دلیل تعدادی از آثار و اشعارش به نام کسان دیگری نسبت دادە شدە یا برعکس.

از مهمترین ویژگی‌های این کتاب، روش علمی، امانتداری پژوهشگر، مفصل بودن و همە جانبە بودن و تازگی موضوع است که یحیی محمدی با پژوهشی امانتدارانه نزدیک به چند سال آثار این نویسنده و شاعر کردستانی را جمع‌آوری و تدوین کرده است.

در خصوص زندگینامه و تاریخ وفات میرزا شفیع کُلیایی چندین منبع مطالبی را منتشر کردەاند مانند تاریخ ادبیات کردی نوشتە صدیق بورەکەیی و کشکول شاعران هورامان نوشتە محمدرشید امینی کە البته هیچ یک، دیگری را مورد تصدیق قرار نمی‌دهند.

کُردی کُلیایی نام یکی از گویش‌های کُردی است کە کردهای سنقر و کُلیایی استان کرمانشاه با آن تکلم می‌کنند و شبیه به کُردی گروسی است که گاهی این دو گویش به نام کُلیایی گروسی شناخته شده‌اند.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...