«دیوان ابوطیاره»؛ شامل منتخبی از آثار زنده‌یاد عمران صلاحی، از مشاهیر حوزه ادبیات طنز، از سوی انتشارات مروارید منتشر و روانه کتابفروشی‌ها شد.

دیوان ابوطیاره عمران صلاحی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از تسنیم، این اثر که به کوشش بهاره و یاشار صلاحی، فرزندان او، گردآوری و منتشر شده، در واقع گزیده‌ای است از آثار این طنزپرداز مطرح معاصر که یا در مجلاتی پیش از این منتشر شده بود و یا هرگز مجال انتشار نیافت. گردآورندگان «دیوان ابوطیاره» برای این منظور هزار و 300 عنوان از اشعار منتشر شده از صلاحی در مجلات مختلفی چون گل آقا و توفیق را بررسی کرده و از آن میان، آثاری را انتخاب کردند که در درجه نخست، لبخند را بر لب مخاطب بنشاند. از سوی دیگر، توجه به اینکه اثر درباره موضوعی عمومی نوشته شده باشد و لزوماً مرتبط با فرد یا مسئول خاصی نباشد نیز مد نظر بوده است. در نتیجه آثاری که مرتبط با موضوعات قدیمی‌تر بوده و به اصطلاح تاریخ مصرف داشته‌اند، از ذکر در این مجموعه کنار گذاشته شدند.

در بخشی از مقدمه این کتاب به چرایی انتشار این اثر اشاره شده است: این کتاب، مجموعه‌ای است منتخب از طنزهای منظوم عمران صلاحی که با اسامی مستعار مختلف او در نشریات چاپ شده‌اند یا در جمع دوستان یا در مجامعی خوانده و شنیده شده‌اند، اما تاکنون در کتابی به طور مستقل به چاپ نرسیده‌اند. او در مورد اینگونه آثار گفته است: «ما یک طنز منظوم داریم که من اسم شعر روی آن نمی‌گذارم. به فرض، کارهایی که از من در مجلۀ توفیق یا نشریات گل‌آقا چاپ شده، یا اصلاً چاپ نشده، طنز منظوم است».

عمران صلاحی در نظر داشت منتخبی از این آثار را در مجموعه‌ای با عنوان «دیوان ابوطیاره» به چاپ برساند که روزگار امان نداد. در ادامۀ تلاش فرزندان او برای انسجام و ارائۀ آثار باقی‌مانده و چاپ‌نشده او، این کتاب شکل گرفته است.

کتاب از سه بخش تشکیل شده است؛ بخش نخست آن به ارائه آثاری می‌پردازد که در مجله توفیق منتشر شده بود. صلاحی از سال 45 کار در مجله توفیق را آغاز کرد و پس از آن، وارد دنیای پژوهش در عرصه طنز رفت که حاصل آن، انتشار کتابی با عنوان «طنزآوران امروز ایران» بود که در سال 49 منتشر شد. بخش بعدی کتاب به ارائه اشعار طنز صلاحی در مجله گل آقا که یکی از مجلات معتبر و تأثیرگذار در حوزه طنز بود، اختصاص دارد. او در این مجله با نام‌های مستعاری چون ابوقراضه، بلاتکلیف، کمال تعجب، زرشک، تمشک، ابوطیاره، پیت حلبی و... فعالیت می‌کرد. صلاحی در مجلات دیگری همچون خوشه به سردبیر شاملو نیز فعالیت کرده است. بخش سوم کتاب نیز به «سایر اشعار» اختصاص داده شده است.

مهمترین ویژگی و قدرت ادبیات صلاحی، چه از دید همکاران و همراهان او و چه از نگاه عموم مردم، زبان بی‌پیرایه، ساده و به‌دور از تکلف او در کنار طنز گزنده‌اش به ویژه در مورد مسائل اجتماعی بود. گویی عمران صلاحی مانند یک قلندر در حوزه نقد اجتماع با قلمی گیرا و در عین حال ساده و بی‌تکلف توانسته بود نبض شریان مخاطبان اجتماعی را که در آن زیست می‌کند، به دست گیرد. او توانست نام خود در سه دهه از درخشان‌ترین دوره ادبیات طنز کشورمان ثبت کند.

انتشارات مروارید کتاب حاضر را در 550 نسخه و در 196 صفحه روانه کتابفروشی‌ها کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بابا که رفت هوای سیگارکشیدن توی بالکن داشتم. یواشکی خودم را رساندم و روشن کردم. یکی‌دو تا کام گرفته بودم که صدای مامانجی را شنیدم: «صدف؟» تکان خوردم. جلو در بالکن ایستاده بود. تا آمدم سیگار را بیندازم، گفت: «خاموش نکنْ‌نه، داری؟ یکی به من بده... نویسنده شاید خواسته است داستانی «پسامدرن» بنویسد، اما به یک پریشانی نسبی رسیده است... شهر رشت این وقت روز، شیک و ناهارخورده، کاری جز خواب نداشت ...
فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...