کتاب «تسوُره زوُره‌گوُسا» [Idle jottings (Tsurezuregusa: ocurrencias de un ocioso)] اثر یوشیدا کنکو [Yoshida Kenkō] که کتابی مثل گلستان سعدی است، با ترجمه هاشم رجب‌زاده توسط انتشارات جهان کتاب دوباره منتشر شد. چاپ قبلی این کتاب توسط م‍وس‍س‍ه‌ م‍طال‍ع‍ات‌ و ت‍ح‍ق‍ی‍ق‍ات‌ ف‍ره‍ن‍گ‍ی‌ انجام شده بود.

تسوُره زوُره‌گوُسا» [Idle jottings (Tsurezuregusa: ocurrencias de un ocioso)] اثر یوشیدا کنکو [Yoshida Kenkō]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، «تسوُره زوُزه‌گوُسا» یکی از آثار ادبیات کلاسیک ژاپن است که جایگاهش بین مردم ژاپن مانند جایگاه گلستان سعدی یا دیوان حافظ بین ایرانی‌هاست. این‌کتاب حدود ۱۰۰ سال پس از گلستان سعدی نوشته شده و شیوه نگارشش بسیار شبیه به گلستان است. ترکیب و شیوه سخن «تسوُره زوُزه‌گوُسا» برای مخاطب ایرانی آشنا و یادآور گلستان است. به‌همین‌دلیل ادیبان ایرانی آن را گلستان ژاپنی می‌نامند.

هاشم رجب‌زاده مترجم این‌کتاب که پیش‌تر آثار دیگری درباره تاریخ و ادبیات ژاپن ترجمه کرده، بازگردانی این‌اثر به فارسی را براساس ترجمه‌های انگلیسی و دیگر نسخه‌های آن به زبان‌های مختلف انجام داده است. به این‌ترتیب او از نظر اهالی ادب در ژاپن هم در این‌کار استفاده کرده است. رجب‌زاده می‌گوید مقایسه و شباهت این‌اثر ژاپنی و گلستان سعدی نه بر مدار این‌سخن که دو اثر به هم نزدیک‌اند، بلکه براساس مطالعه تطبیقی مطرح می‌شود.

دوره زندگی کِنگو نگارنده این‌کتاب، از سال ۱۲۸۳ تا ۱۳۵۰ میلادی بوده است. از زندگی او اطلاعات چندانی در دست نیست به‌جز این‌که در یوشیدا، شمال شرقی کیوتو پایتخت آن‌روز ژاپن متولد شده و با قریحه شاعری به دربار ژاپن راه پیدا کرده است. او در خدمت گو-ئودا امپراتور کناره‌گرفته ژاپن بود و با درگذشت این‌امپراتور در سال ۱۳۲۴ عزلت گزید و باقی‌مانده عمرش را در یک دیر بودایی در مکانی بیرون از کیوتو سر کرد. او در چهل سال نخست عمر، زندگی پر شور و حرارتی داشته و پس از پناه‌بردن به دیر بودایی، از هیجانات و امیان دنیوی خود کاست. به بیان دیگر، کنگو پس از عزلت‌گزیدن در جستجوی معنا برآمد. پژوهشگران ژاپنی درباره این‌چهره ادبی کشورشان، آرا و نظرات گوناگون دارند.

متن فارسی پیش‌رو، ۳ فصل اصلی دارد که به‌ترتیب عبارت‌اند از «سخنی در آغاز کتاب: گلستان سعدی و تسوره زوره گوسا»، «متن گلستان ژاپنی» و «فهرست عنوان‌ها».

گلستان ژاپنی ۲۴۳ پاره‌نوشته یا قطعه را در خود جا داده است.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

خواب نوشین بامدادِ رحیل
۹۲. کسی که تیراندازی با کمان می‌آموخت با دو تیر در دست در برابر نشان ایستاد، اما استادش گفت: «نوآموز کمانداری هرگز نباید که تیر دومی با خود بردارد؛ زیرا که چون دلگرم به تیر دوم باشد، تیر اول را سرسری خواهد انداخت. او در انداختن هر تیر باید چنین بیندیشد که ناگزیر باید نشان را با همان بزند.» بی‌گمان شاگرد کماندار گرچه دو تیر در ترکش دارد، باز در برابر آموزگار تیر نخست را سرخود به هرزه نخواهد انداخت؛ اما تا که شاگرد بیدار و هشیار در کار باشد، استاد این نکته را یادآور شد. این هشدار را در هر کار دیگر باید پیش چشم داشت.
نیز، کسی که باید دانش اندوزد، باشد که شب‌هنگام اندیشه دارد که فردا وقت بسیار است؛ و چون روز آید با خود بگوید که شب فراخواهد رسید و بعد فرصت زیاد خواهد داشت تا با اندیشه باز و آماده به یاد گرفتن بنشیند؛ اما چنین کسی کمتر شود که یک لحظه عمر را هم دریابد. از چه رو است که انجام یافتن کاری در حال - که فرصت مهیاست - چنین دشوار می‌نماید؟

این‌کتاب با ۲۷۵ صفحه، شمارگان ۳۰۰ نسخه و قیمت ۱۱۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...