فصلنامه «نگاه آفتاب» با محوریت مولانا و آثار او منتشر می‌شود.

نگاه آفتاب درباره مولانا و آثار او

به گزارش ایسنا؛ موسسه فرهنگی هنری سروش مولانا در تداوم و تکمیل زنجیره فعالیت‌های فرهنگی‌اش در نظر دارد با انتشار این فصلنامه که با هدف بازخوانی انتقادی گنجینه عرفانی و حکمی مولانا و با تلاش برای روزآمدسازی، کاربردی‌سازی و عمومی‌سازی میراث معرفتی و زیستی این حکیم عارف، منتشر خواهد شد، مجالی برای بازاندیشی در میراث مولانا فراهم آورد و با التزام به رویکرد خودشناسی فرهنگی، در مسیر حقیقت‌جویی (در عرصه معرفت) و رضایتمندی (در عرصه زیست) قدم بردارد.

بر اساس این خبر، «نگاه آفتاب» با پرهیز از رویکردهای هیجانی، می‌کوشد از ظرفیت و ذخیره فرهنگی همه اندیشمندان و صاحب‌نظران که در مواجهه با مدرسه فرهنگی و معرفتی مولانا، سخنی سلیم و سلیقه‌مند دارند فارغ از نگاه همدلانه یا منتقدانه‌شان استفاده کند و آداب میزبانی را به جا بیاورد.

شماره نخست «نگاه آفتاب» اول مهرماه و در آستانه روز بزرگداشت مولانا منتشر خواهد شد. صاحب امتیاز این فصلنامه موسسه فرهنگی‌هنری «سروش‌مولانا» و مدیرمسئول آن، مریم موسوی است. «نگاه آفتاب» زیر نظر شورای سردبیری اداره می‌شود.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...