شرح شش جلدی دیوان حافظ حاصل 38 سال تلاش و مطالعه دکتر منصور رستگار فسایی به زودی به حافظ دوستان ارایه می شود.

به گزارش خبرآنلاین، شرح شش جلدی دیوان حافظ بر مبنای چاپ دکتر خانلری حاصل تلاش 38 ساله دکتر منصور رستگار فسایی است که در آن بیت به بیت اشعار حافظ با نگاهی دقیق شرح و توضیح داده شده است. دکتر منصور رستگار فسایی با بیان این خبر به خبرنگار خبرآنلاین گفت: طرح و انجام اینکار را از سال 50 در ذهن داشتم که سرانجام بعد 38 سال یعنی در سال 88 توانستم آن را به پایان برسانم.

دکتر رستگار فسایی خاطر نشان کرد: در این اثر شرح دقیقی از ابیات دیوان حافظ با یک طرح معین و به ترتیب ارایه شده است که به مخاطب کمک می کند تا شناخت بیشتری نسبت به حافظ داشته باشد و با این رند عالم سوز بهتر آشنا شود.

وی به دیگر ویژگی های این شرح اشاره کرد و افزود: در این شرح ابتدا واژه های دشوار غزل مطرح می شود سپس معنای کلی بیت به مخاطبان ارایه می شود در انتها نیز منابع شناخت هر غزل بیان می شود.

وی درباره ناشر این اثر عنوان کرد: تاکنون تصمیم نگرفته ام که این اثر را به کدام ناشر بسپارم.

دکتر منصور رستگار فسایی، سال 1317 در محله بازار فسا متولد شد. تحصیلات خود را تا مقطع دکتری زبان و ادبیات فارسی به پایان رساند. وی استاد ادبیات دانشگاه شیراز و یکی از شناخته شده ترین استادان ادبیات فارسی در حوزه شاهنامه پژوهی و موسس و رییس موسسه حافظ شناسی شیراز است. وی از اول ژانویه 2007 در بخش خاور نزدیک دانشگاه آریزونا در امریکا مشغول به تدریس است. از این استاد ادبیات فارسی تاکنون بیش از 40 جلد کتاب در حوزه های مختلف ادبیات چون صور خیال در شاهنامه فردوسی، کتاب‌های فرهنگ نامهای شاهنامه (در دو جلد) 21 گفتار در شاهنامه فردوسی، اژدها در اساطیر ایران، کتابهای شرح و گزارش حماسه رستم و سهراب، رستم و اسفندیار و داستان فرود سیاوش، پیکرگردانی در اساطیر، فردوسی و هویت‌شناسی ایرانی، فردوسی و شاعران دیگر و برگزیده سام‌نامه خواجو منتشر شده است.

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...