اشعار نیما یوشیج، مهدی اخوان ثالث، سهراب سپهری و احمد شاملو در کتاب «بهترین‌های چهار شاعر بزرگ معاصر» گردآوری شده است.

به گزارش خبرآنلاین، کتاب «بهترین‌های چهار شاعر بزرگ معاصر» برگزیده شعرهای
نیما یوشیج، مهدی اخوان ثالث، سهراب سپهری و احمد شاملو به کوشش علی حیات بخش از سوی انتشارات نسل آفتاب منتشر شد.

علی حیات بخش در مقدمه کتاب نوشته است: «گردآوری بهترین‌های چهار شاعر بزرگ معاصر و توضیح کلمات، ترکیبات و اصطلاحات دشوار آنها کم و بیش با انتقاداتی همراه است. مثلا چرا "آن شعر" در این مجموعه نیست یا چرا این کلمه یا این ترکیب به این گونه معنا شده است؟  برای توضیح و شاید توجیه سؤال اول باید گفت که سعی شده به یادماندنی‌ترین شعرهای این شاعران در کتاب گنجانده شود و در جواب سئوال دوم قابل ذکر است که در معنا کردن کلمات، ترکیبات و اصطلاحات دشوار این شعرها، عام‌ترین معنا و مفهوم پانویس شده است. در برخی موارد معنایی که گردآورنده از کلمه یا ترکیبی برداشت کرده با آن چیزی که پانویس کرده متفاوت است...»

این کتاب سپس مقدمه مختصری درباره شعر نو دارد و پس از آن برگزیده شعرهای
نیما یوشیج همراه با برخی از یادداشت‌های روزانه‌اش، شعرهای سهراب سپهری و مهدی اخوان ثالث با نظرات چند تن از بزرگان و شعرهای احمد شاملو آمده است.

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...