ترجمه‌ی گزیده‌ای از شعرهای ریموند کارور و «مردی بدون کشور» کورت ونه‌گات به همراه مجموعه‌ی شعر «تانگوی تک‌نفره» کتاب‌هایی هستند که از مجتبی پورمحسن منتشر شده‌اند.

به گزارش ایسنا، «تانگوی تک‌نفره» سومین مجموعه‌ی شعر این شاعر است که در 64 صفحه و شمارگان دوهزار نسخه از سوی انتشارات هزاره‌ی سوم اندیشه منتشر شده است.

پیش‌تر، دو مجموعه‌ی شعر به نام‌های «من می‌خواهد خودم را تصادف کنم، خانم پرستار» (1379) و «هفت‌ها» (1385) از او منتشر شده بودند.

همچنین گزیده‌ای از شعرهای ریموند کارور - شاعر و نویسنده‌ی آمریکایی - با ترجمه‌ی پورمحسن در 80 صفحه منتشر شده است.

در یادداشت پشت جلد کتاب آمده است: از کارور در ایران کتاب‌های متعددی منتشر شده؛ اما همه‌ی آن‌ها شامل داستان‌های کوتاه این نویسنده است؛ در حالی که او شاعر بسیار خوبی هم بود. کارور جایی گفته بود که خوشحال خواهد شد اگر روی سنگ قبرش بنویسند: «شاعر، نویسنده و گاهی مقاله‌نویس». تأکید او بر شاعر بودنش نشان از اهمیت شعرهای اوست که تا پیش از این در ایران ترجمه نشده بودند. کارور همچنین در گفت‌وگویی در پاسخ به این سؤال که «فکر می‌کنید شاعر خوبی هستید یا نویسنده‌ی خوبی؟»، گفته بود: «داستان‌های من مشهورترند؛ اما خودم شعرهایم را بیش‌تر دوست دارم.»

«مردی بدون کشور» نوشته‌ی کورت ونه‌گات دیگر کتابی است که با ترجمه‌ی این مترجم در 112 صفحه همراه با عکس‌هایی از این نویسنده‌ی نویسنده‌ی ضدجنگ آمریکایی از سوی انتشارات هزاره‌ی سوم اندیشه به چاپ رسیده است.

در پشت جلد این کتاب نیز می‌خوانیم: کتاب حاضر مجموعه‌ی مقالاتی است که در سال 2004 توسط انتشارات Seven Stories منتشر شده است. نویسنده در این مقالات می‌کوشد ارائه‌گر واقعیت‌های تلخ جهان امروز با زبان گزنده‌ی خود باشد. شاید بیش از همه، دولتمردان ایالات متحده و بخصوص جورج دبلیو بوش، رییس‌جمهور آمریکا، هدف پیکان تیز انتقادات کورت ونه‌گات قرار می‌گیرند. مخاطب «مردی بدون کشور» پس از خواندن کتاب، خود را در جهانی ناامن می‌بیند که تصور هر اتفاقی در آن بعید به نظر نمی‌رسد.

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...