کتاب «ارسطو» [Aristotle] اثر کنت مک لیش [Kenneth McLeish] و ترجمه اکبر معصوم بیگی توسط نشر آگه منتشر شد. این کتاب شرح و تحلیلی است از رساله «فن شعر» ارسطو.

ارسطو» [Aristotle] اثر کنت مک لیش [Kenneth McLeish]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از  مهر، انتشارات آگه کتاب «ارسطو» اثر کنت مک لیش و ترجمه علی اکبر معصوم بیگی را با شمارگان ۵۵۰ نسخه، ۸۴ صفحه قطع پالتویی و بهای ۱۷ هزار تومان منتشر کرد. این کتاب در اصل ویرایش تازه‌ای از کتاب «ارسطو؛ فن شعر» است که به سال ۸۶ توسط همین انتشارات منتشر شده بود.

کتاب در اصل شرح و تحلیل زیبایی شناسی از منظر ارسطو با تکیه بر رساله «فن شعر» است. «تاریخ‌های اصلی» و «ارسطو» دو بخش ابتدایی کتاب درباره زندگی و اندیشه ارسطوست و باقی کتاب به «فن شعر» اختصاص دارد که در آن مباحث متعددی چون «کارکرد تراژدی»، «تقلید و محاکات»، «شخصیت‌های تراژدی»، «هامارتیا»، «بازگشت و دگرگونی ناگهانی»، «موتوس»، «تراژدی و شعر حماسی» و «وحدت‌ها» ارائه شده است.

«فن شعر» یا Poetics یکی از مشهورترین آثار ارسطوست که در آن به بحث درباره زیبایی پرداخته و از این منظر، هنرهای نمایشی یعنی تراژدی و کمدی را تعریف می‌کند و در ادامه به بحث درباره چگونگی «بیان» آنها و همچنین کیفیت این هنرها می‌پردازد. تمام مفاهیمی که در این رساله بیان می‌شوند، به هنر نمایش و چگونگی اجرا در صحنه بستگی دارند، به بیان واضح‌تر مفاهیمی چون کاتارسیس تنها در هنر نمایش کاربردی هستند. ارسطو همچنین مقوله محاکات در هنر را هم از طریق تعاریف تراژدی و کمدی مطرح می‌کند. به طور کل از این رساله می‌توان پی به مقوله و مفهوم زیبایی در منظومه فکری ارسطو برد.

«فن شعر» ۲۶ بخش کوتاه دارد. چهار بخش نخست آن به تعریف شعر اختصاص دارد و درباره رابطه میان شعر و تقلید، منشأ و انواع شعر و انواع تقلید بحث می‌کند. بخش پنجم مقدمه‌ای است بر سه موضوع کمدی، تراژدی و حماسه. ارسطو از بخش ششم تا بخش ۲۲ به تعریف تراژدی و سازوکارهای آن می‌پردازد و مباحثی را درباره اندازه و یگانگی کردار، رفتارهای ساده و پیچیده، دگرگونی و بازشناخت، اقسام باز شناخت، اجزا و قسمت‌های تراژدی، ترس و شفقت در تراژدی، اندیشه و گفتار در تراژدی، اجزا گفتار، تراژدی و عقده گشایی، سیرت اشخاص داستان و اوصاف گفتار شاعرانه طرح می‌کند.

سه بخش آخر رساله «فن شعر» درباره حماسه است و در این سه بخش پس از بررسی ناقص و کوتاهی درباره شعر حماسی، به بررسی شعر حماسی هومر، به عنوان نمونه می‌پردازد. آخرین بخش نیز مقایسه بین تراژدی و حماسه است. ارسطو به دلایلی که در کتاب مطرح می‌کند، تراژدی را برتر از حماسه می‌داند.

کنت مک لیش نیز در کتاب خود به بحث جذابی درباره این رساله و مفاهیم مطرح شده در آن پرداخته و فهم آن را برای همه مخاطبان ساده کرده است. این کتاب با ترجمه روان علی اکبر معصوم بیگی می‌تواند برای مخاطبان ایرانی بویژه دانشجویان تئاتر نیز راهگشا باشد.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...