ایرنا- یازدهمین شماره دوماهنامه طنز «سه‌نقطه» (شماره اسفند ۹۸ و فروردین ۹۹)، با نوشته‌هایی از نویسندگان کهنه‌کار و روزنامه‌نگاران و طنزپردازان جوان منتشر شد.

در این شماره سه‌نقطه که به موسیقی فارسی اختصاص دارد به نام همه چیز درباره موزیک فارسی مطالب زیر را می‌خوانید: همه موزها طرفدار آشنایی هستند؛ فریدون صدیقی، اینکه چطور یکی حرف دل و زبانش یکی نیست؛ امرالله احمدجو، از مصاحب ناجنس اختلاس کنید؛ یوسفعلی میرشکاک، مرگ بر مجاهدان، درود بر سارقان؛ محمدحسین جعفریان، زندگی خصوصی پسر و آقای پدر؛ هادی مقدم‌دوست، با مایونز خوشمزه‌تر خواهیم شد؛ کورش علیانی، «استدلال در یخچال و تبیین زیر سایه تاک؛ سیداکبر موسوی و مردی که موش نشد محسن رضوانی.

همچنین در پرونده ویژه موسیقی عامه‌پسند سه‌نقطه نیز یادداشت‌ها و مطالب طنزآمیزی را خواهید خواند و در پی آن به‌رغم کرونا روییدن گل لبخند را بر چهره خود احساس خواهید کرد. ضمن اینکه در این شماره سه‌نقطه گفت‌وگو با سه تفنگدار فراموش‌شده: عباس بهادری، بیژن خاوری و حسن همایونفال نیز آمده است.

سومین قسمت از سلسله‌یادداشت‌های آموزش استنداپ‌کمدی به قلم محمود فرجامی، با عنوان جوک و ساختار لوبیای سحرآمیزش نیز از دیگر مطالب سه‌نقطه یازدهم است.

پیش‌درآمد این شماره سه‌نقطه را نیز یوسفعلی میرشکاک در ستایش محمدرضا شجریان نوشته است. یادداشتی با عنوان تعظیم در برابر پاسداران اصالت هنر.

مجله سه‌نقطه به صاحب‌امتیازی امید مهدی‌نژاد نویسنده و شاعر طنزپرداز منتشر می‌شود. مجله‌ای که پیشتر با حمایت حوزه هنری منتشر می‌شد و با وقفه‌ای دوساله از اسفند ۹۶ در قالب تحریریه مستقل روانه پیشخان مطبوعات و کتابفروشی‌های بزرگ شد.

یازدهمین شماره دوماهنامه سه‌نقطه با قیمت ۲۹ هزار تومان و در ۲۰۴ صفحه منتشر شده است. نسخه کاغذی شماره ۱۱ مکتوب طنز سه‌نقطه را از adabbook.com  تهیه کنید. نسخه الکترونیک مکتوب طنز سه‌نقطه را از نیز از فیدیبو، جار و طاقچه بخواهید.

................ هر روز با کتاب ...............

«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...