مهر: غلامحسین ابراهیمی دینانی شرح غرلیات حافظ را در سه جلد به پایان برد. این استاد دانشگاه تهران و نویسنده کتاب‌های حوزه فلسفه و حکمت و عرفان که از چندی پیش و با همکاری کریم فیضی پژوهشگر حوزه تاریخ و ادبیات دست به کار این پژوهش گسترده در زمینه غزلیات حافظ زده بود، این پروژه را به پایان برده است. این در حالی است که آخرین بازبین‌های لازم این اثر سه جلدی انجام شده و دینانی سرگرم نوشتن مقدمه برای کتاب است.

دکتر دینانی در این پروژه مشترک تمامی غزلیات حافظ را تفسیر کرده و قرار است انتشارات موسسه اطلاعات این کتاب را در سه جلد به چاپ برساند. کار مشترک دیگر این دو پژوهشگر (هستی و مستی) هم به زودی تجدید چاپ می‌شود.

نسخه‌های چاپ دوم «هستی و مستی» در بازار تمام شده و ناشر (انتشارات موسسه اطلاعات) در تدارک عرضه چاپ سوم این کتاب است. «هستی و مستیی» روایتی است از دنیای پررمز و راز خیام به همراه تفسیر رباعیات این شاعر نامدار. همچنین کتاب «شعاع شمس» که تفسیری است امروزی از دیوان کبیر مولانا توسط کریم فیضی و توسط همین ناشر (انتشارات موسسه اطلاعات) در دو جلد 500 صفحه‌ای چاپ شده بود، در کمتر از یک‌ماه به چاپ دوم رسیده و به زودی دوباره در بازار عرضه می‌شود.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...