گزیده رباعی معاصر شامل ۴۰۰ رباعی از ۱۰۰۰ رباعی‌سرای معاصر با مقدمه میرجلال‌الدین کزازی منتشر شد.

به گزارش ایسنا، این مجموعه با نام «روزگار و رباعی» در نشر شانی عرضه شده است.

در این مجموعه رباعی‌هایی از بهروز آورزمان، آرش آذرپیک، حامد ابراهیم‌پور، منوچهر ابراهیمی، سیدمهدی ابوالقاسمی، نبی احمدی، بیژن ارژن، وحید اشجع، احسان افشاری، اسلام انصاری‌فر، مهرداد انتظاری، حسین احمدی محجوب، سعید بیابانکی، مریم‌جلالوند، سیداحمد حسینی، مجتبی حیدری، مرتضی خدمتی، حنیف خورشیدی، آیدا دانشمندی، بنیامین دیلم کتولی، محمدرهام، ایرج زبردست، عقیل زورک، عادل سالم، سجاد سعیدنژاد، پیمان سلیمانی، غلامرضا سلیمانی، حمیدرضا شکارسری، امین شیرزادی، عباس صادقی‌زرینی، امید صباغ نو، پویا صداقت، جلیل صفربیگی، ناصر عاشقی، میلاد عرفان‌پور، علی عطری، اصغر عظیمی مهر، فاطمه غلامی جام، علی فردوسی، محمود فروتن، مرضیه فریدونی، سمیه فلاحی، محمدحسین‌قمری، یاسر قنبرلو، حمزه کریم تباح‌فر، علی‌کریمی کلایه، سیامک کیهانی، مجید محبعلی، مصطفی محدثی خراسانی، فاطمه معماریان، داوود ملک‌زاده، شهلا منصورزاده، سیدمهدی موسوی، شهرام میرزایی، سیدمحمد نظاری، جواد نعمتی، مهدی نقبایی، جواد نوروزی چاپ شده است.

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...