آنتولوژی در مقام جهان‌بینی | شرق


آنتولوژی عموما منظومه یا سپهری است از مجموعه قطعات هنری اعم از شعر، داستان یا دیگر اشکال ادبی که غالبا مضمون همسان دارند. هدف از آنتولوژی به‌طور کلی به دست‌دادن رویکردی است که این قطعات هنری در زمان و مکان مشخص داشته‌اند؛ به‌عبارتی، از قرار معلوم خواننده با مروری موجز به روح حاکم در آنها پی می‌برد.

آنتولوژی شعر اجتماعی ایران حافظ موسوی

اما آنتولوژی صرفا گردآوری مجموعه‌ای- فرضا- از اشعار با مضامین همسان برای آشنایی خواننده با رویکرد پدیدآورنده نیست، بلکه همچنین حامل جهان‌بینی‌ای است که این اشعار مختلف از شاعران متعدد را در یک سپهر کنار هم گرد می‌آورد. به‌این‌ترتیب، در آنتولوژی نه تنها با رویکردها یا جهان‌بینی پدیدآورنده طرفیم، بلکه جهان‌بینی خود گردآورنده نیز در سطح بعدی آن دیده می‌شود. پس هر آنتولوژی حامل دو نوع جهان‌بینی است، که ممکن است هم‌پوشان یا ناهم‌پوشان باشند؛ برای مثال می‌توان به برخی آنتولوژی‌های شعر یا داستان که غربی‌ها در دوره جنگ سرد از بلوک شرق تهیه می‌کردند، اشاره کرد. این آنتولوژی‌ها غالبا با شعار پژوهشی «بی‌طرفانه» گردآوری می‌شدند، اما همیشه می‌شد نوعی از جهت‌گیری را در پس آنها دید. اساسا بی‌طرفی یکسره افسانه است. این جهت‌گیری امری ناگزیر و آمیزه‌ای از جهان‌بینی و ایدئولوژی گردآورندگان است و تقریبا گریزی از آن نیست. مخلص کلام اینکه هر آنتولوژی مقدرا حامل دو جهان‌بینی است؛ یکسو، جهان‌بینی یا جهان‌بینی‌های پدیدآورنده هر عصری، و سوی دیگر جهان‌بینی گردآورنده.

اخیرا «آنتولوژی شعر اجتماعی ایران» به گردآوری حافظ موسوی و با دستیاری کاظم هاشمی منتشر شده است. این کتاب سه شاخصه دارد: نخست آنکه محدود به ژانر مشخصی از شعر، یعنی شعر اجتماعی است؛ دوم آنکه دارای گفتاری موجز اما به‌تفصیل درباره تاریخچه، نقش و عملکرد اجتماعی شعر ایران است و سه دیگر، حافظ موسوی خود از شاعران برجسته و صائب‌نظر معاصر است. همچنین در کارنامه ادبی او، علاوه بر چاپ مجموعه اشعار، نقد ادبی نیز به چشم می‌خورد. کتاب «پانوشت‌ها»ی موسوی نظریاتش درباره نقد ادبی و شعر است. در این کتاب می‌توان با نظریات شعری و جهان‌بینی او آشنا شد. غرض آنکه، جایگاه موسوی در شعر معاصر ایران در مقام شاعری که به تفکیک‌ناپذیری شعر از اجتماع اعتقاد دارد و شعر را اساسا پدیده‌ای اجتماعی می‌داند، این رخصت را به او می‌دهد تا به کاری چون گردآوری شعر اجتماعی (و سیاسی) ایران دست بزند.

این آنتولوژی از اشعار اجتماعی مشروطه تا انقلاب 57 را شامل می‌شود. موسوی چند هدف عمده را از گردآوری شعر اجتماعی ایران دنبال می‌کند. او نه تنها می‌خواهد بهترین نمونه‌های شعر اجتماعی و سیاسی را عرضه کند، بلکه بر آن است که «سیمای واقعی‌تری از کم و کیف تفکر اجتماعی و سیاسی نهفته در شعر معاصر فارسی را به نمایش» بگذارد. اما خود را به این مهم، محدود نمی‌کند بلکه می‌نویسد: «هدف من در تهیه و تدوین این کتاب، آماده‌کردن متنی حتی‌المقدور جامع برای نقد جامعه‌شناختی شعر اجتماعی و سیاسی فارسی در دوره‌ی معاصر بوده است.» زیرا به‌زعم او، در فقدان تحلیل و نقد جامعه‌شناختی از شعر معاصر نمی‌توان به درک درست و کاملی از «ماهیت تحولات ادبی و نسبت آنها با تحولات اجتماعی و سیاسی» ایران دست یافت.

موسوی در مقدمه کتاب به اجمال وضعیت و عملکرد اجتماعی شعر کلاسیک ایران را تا زمان مشروطه بررسی کرده و صعود و افول آن را در دوره‌های مختلف یادآور شده است. همچنین به نقش تأثیر تصوف و عرفان در شعر کلاسیک پرداخته و مضار و منافع آن را برشمرده است. به این ترتیب، به زعم‌ او روحیه سهل‌گیری و مدارا در فرهنگ ایرانی گاه کمک‌حال بوده و گاه موجب شده که افراد تسلیم وضعیت موجود شده و منفعلانه عمل کنند. معهذا در این بخش از نظر موسوی، جای خشونت در گفتار عرفان و تصوف خالی است. کوتاه سخن اینکه اگر به برخی متون عرفانی رجوع کنیم که غالبا به‌لحاظ زیباشناسیک قطعات ادبی کم‌نظیری دارند، اما به‌راستی در پس آن همه توصیه و پند و اندرز اخلاقی و ترغیب به مدارا و نادیده‌گرفتن نفس، گاه آدمی از دیدن چنان شدت و حدت خشونت و بی‌رحمی انگشت به دهان می‌ماند. نمونه‌های آن کم نیستند: مقالات شمس، برخی کارهای بوسعید ابوالخیر و قس‌علی‌هذا که باید در مطلبی دیگر مورد به مورد نشان‌شان داد. نکته در مزمت خشونت یا ترویج خشونت‌پرهیزی نیست، نکته اما در تفکر مفهومی و انتزاعی است که به‌رغم همه مدعیات در کنه خود حامل خشونت است وگرنه انکار خشونت به زبان آسان است. منظور آنکه علاوه بر تمکین وضعیت موجود، خصلت دیگر رویکردهای عرفانی و صوفی‌گری، خشونت نهفته در آن است.

پس از بررسی شعر کلاسیک، موسوی به شعر اجتماعی و سیاسی مشروطه و مابعد می‌پردازد و به‌درستی می‌گوید که شعر اجتماعی و سیاسی معاصر را باید متفاوت از کلاسیک آن دانست زیرا اکنون ما با پدیده مدرن در فلسفه سیاسی طرف هستیم: «تاریخ‌ هزار ساله‌ای که پشت سر گذاشته[ایم]، همواره گوشه‌ی چشمی به اجتماع و سیاست و مباحث انتقادی داشته است، اما شعر اجتماعی و سیاسی به معنایی که در این جستار مورد نظر ما است، پدیده‌ای است مدرن و متأثر از فلسفه‌ی سیاسی مدرن، که قدمت چندانی ندارد.»

به نظر موسوی، نیما «نخستین شاعر جامعه‌گرا و سیاسی به معنای دقیق کلمه» است. این نوع شعر که توانست در شعر کلاسیک انقلابی برپا کند، شعری است که از آسمان به زمین آمد، یا به‌تعبیری می‌توان گفت نیما (همراه با برخی از شاعران مشروطه از‌جمله تقی رفعت، میرزاده عشقی، شمس کسمایی، ابوالقاسم لاهوتی و جعفر خامنه‌ای) پاهای شعر را روی زمین قرار داد. از نظر او، روح جمعی ایرانیان معاصر در شعر نو متبلور شده است، و شعر توانسته است نقش و عملکرد اجتماعی خود را در این زمینه بازی کند: «شعر نو یکی از مهم‌ترین ابزارهای معنوی نیروهای انقلابی نوظهور علیه استبداد کلاسیک ایرانی که بار دیگر در هیئت حکومت پهلوی ظاهر شده بود، به شمار می‌آمد.» به‌این‌ترتیب استقبال مردم از شعر نو که توانست تحولی در زبان ایجاد کند، زبانی که نزدیک‌تر به زبان مردم بود تا زبان شعر کلاسیک، «ناشی از میانگین آگاهی جمعی جامعه نسبت به خود و ضرورت تحول اجتماعی و ابعاد و چشم‌اندازهای آن بوده است.»

به هر روی «آنتولوژی شعر اجتماعی ایران» همان‌طور که گفته شد، نه تنها مجموعه‌ای است که جهان‌بینی‌ها و تحولات آن در شعر ایران را عرضه می‌کند، بلکه رویکرد و جهان‌بینی خود حافظ موسوی به‌عنوان یکی از شاعران مطرح را نشان می‌دهد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

تمایل به مبادله و خرید و فروش انگیزه‌های غریزی در انسان‌ها نیست، بلکه صرفاً پدیده‌ای متاخر است که از اروپای قرن 16 آغاز می‌شود... بحران جنگ جهانی اول، رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم نتیجه عدم تعادل بین آرمان بازار و رفاه اجتماعی و ناتوانی هرگونه ضدجنبش اجتماعی، نظیر سوسیالیزم و کمونیزم، برای کاهش تنش‌ها بود... تاریخ انگلیس، از جنبش حصارکشی در قرن شانزدهم تا لغو قانون حمایت از فقرا در 1834، تاریخ کالایی سازی جامعه و طبیعت است... نئولیبرال‌ها و فاشیست‌ها همچنان مشغول آرمانشهر بازارند! ...
سنت حشره‌شناسی در ایران به دانشکده‌های کشاورزی پیوند خورده و خب طبعا بیشتر پژوهشگران به مطالعه حشرات آفت می‌پردازند... جمله معروفی وجود دارد که می‌گوید: «ما فقط چیزهایی را حفاظت می‌کنیم که می‌شناسیم»... وقتی این ادراک در یک مدیر سازمانی ایجاد شود، بی‌شک برای اتخاذ تصمیمات مهمی مثل سم‌پاشی، درختکاری یا چرای دام، لختی درنگ می‌کند... دولت چین در سال‌های بعد، صدها هزار گنجشک از روسیه وارد کرد!... سازمان محیط زیست، مجوزهای نمونه‌برداری من در ایران را باطل کرد ...
چه باور کنید و چه نکنید، خروج از بحران‌های ملی نیز به همان نظم و انضباطی نیاز دارند که برای خروج از بحران‌های شخصی نیاز است... چه شما در بحران میانسالی یا در بحران شغلی گرفتار شده باشید و چه کشور شما با کودتا توسط نظامیان تصرف شده باشد؛ اصول برای یافتن راه‌حل خروج از بحران و حرکت روبه جلو یکسان است... ملت‌ها برای خروج از تمامی آن بحران‌ها مجبور بودند که ابتدا در مورد وضعیت کنونی‌شان صادق باشند، سپس مسئولیت‌ها را بپذیرند و در نهایت محدودیت‌های‌شان را کنار بزنند تا خود را نجات دهند ...
در ایران، شهروندان درجه یک و دو و سه داریم: شهرنشینان، روستانشینان و اقلیت‌ها؛ ما باید ملت بشویم... اگر روستاییان مشکل داشته باشند یا فقیر باشند؛ به شهر که می‌روند، همه مشکلات را با خود خواهند برد... رشدِ روستای من، رشدِ بخش ماست و رشدِ شهرستانِ ما رشد استان و کشور است... روستاییان رأی می‌دهند، اهمیت جدولی و آماری دارند اهمیت تولیدی ندارند! رأی هم که دادند بعدش با بسته‌های معیشتی کمکشان می‌کنیم ولی خودشان اگر بخواهند مولد باشند، کاری نمی‌شود کرد... اگر کسی در روستا بماند مفهوم باختن را متوجه ...
تراژدی روایت انسان‌هایی است که به خواسته‌هایشان نرسیده‌اند، اما داستان همه‌ی آنهایی که به خواسته‌هایشان نرسیده‌اند، تراژیک به نظر نمی‌آید... امکان دست نیافتن به خواسته‌هامان را همیشه چونان سایه‌ای، پشت سر خویش داریم... محرومیت ما را به تصور و خیال وا می‌دارد و ما بیشتر از آن که در مورد تجربیاتی که داشته‌ایم بدانیم از تجربیات نداشته‌ی خود می‌دانیم... دانای کل بودن، دشمن و تباه‌کننده‌ی رضایتمندی است ...