نقره‌پوش | شرق


مجموعه ‌داستان «شب بگردیم» تنها خواندن یک‌سری داستان نیست؛ گردآوری راوی‌های در هم تدخیل‌شده‌ای است در پی یافتن دوره‌هایی از تاریخ اصفهان؛ یافتن مناره‌ها، مسجدها، پل‌ها و شبگردهای مرده‌ای که هنوز پرسه‌زنِ کف خیابان، به دنبال یاران قدیمی می‌گردند. «شب بگردیم» قصه تئاتری‌هاست، سینمایی‌ها، نویسنده‌ها، کافه‌چی‌ها، خیاط و سلمانی‌ها، قصه مادی‌ها و درخت ماگنولیاست. روایت سفرنامه‌نویس‌هاست، عکاسان و شاردن‌هایی که اسیر و شیدای این شهر بوده‌اند. «شب بگردیم» روح خود اصفهان است، روح آدم‌هایی در گذشته‌های دور و نزدیک.

مجموعه ‌داستان «شب بگردیم علی خدایی

سبک روایی «شب بگردیم» با جملاتی چکشی، مُقطع و ناتمام، تودرتویی‌هایی دارد که روایتگرهای زنده و مرده پشت یکدیگر پناه می‌گیرند تا آنچه را بر آنها و دیگری گذشته، ماندگار کنند. روایت پَرِشی‌ای که از این راوی به آن راوی دور می‌چرخد و در داستان «روزهای لُرتا» که بهترین داستان مجموعه است، خیلی خوب این اتفاق افتاده. جمله‌ای از زبان زاوِن گفته می‌شود و باید بگردی ببینی دیالوگ بعدی متعلق به لرتاست، آدیک، ایرِن یا کاوه و کلار. علی رفیق زاون، راوی ناپیدایی است که لایه‌های زیرین داستان را به نرمی شخم می‌زند. در این نوع روایت‌ها هیچ مستقیم‌گویی در کار نیست و خواننده خود پی به یک‌سری روابط هنری، عاطفی و گاه برملا‌نشده‌ می‌برد که نشان پیوند مشترک نویسنده است با خواننده برای درک و فهم یک اثر دوجانبه. جمله‌ها لقمه جویده‌شده نیست و نیاز به مکث و تعمق دارد تا به تأویلی متفاوت رسید. در این‌سری داستان‌ها، اگر توصیفی تکرار شود، در جایی دیگر مثلا در صفحه 89، جبران می‌شود. خیابانی کَنده‌کنده‌شده ‌مانند کیکی وصف می‌شود که سطح رویه‌اش را کنده‌اند. کیکی خورده و نخورده که در تاریخ این قرن سفت شده.

نویسنده، ویرانی شهر را به سمت‌وسوی کیک و خامه‌ای می‌برد که به تکرار در داستان‌ها از آن استفاده کرده. او با راوی‌های مرده و زنده خواننده را به پوسته چهل‌تکه شهر می‌برد. هیچ‌چیز میرا نیست که تمام شود. همه به روانی رود جریان دارند بی‌‌آنکه زیاده‌گویی‌ای در کار باشد. حتی در مورد بعضی واژه‌هایی که از زبان لرتا، ایرِن، ادیک یا کلار گفته می‌شود، نویسنده نیازی نمی‌بیند توضیحی اضافه بدهد؛ واژه‌هایی مثل‌ آندوکِت، سوکسه، تروپشان، سیگان و...‌ چراکه واژه‌ها مستتر در بستر جمله، معنای خود را تا حدی تفهیم می‌کنند. نویسنده آگاه به خواننده‌هایی است که هر‌کدام بنا بر قومیت و حرفه خود، سهم می‌برند.

علی خدایی مانند راوی داستان «دیوار‌نوشته‌ها» با قیچی‌کردن تکه‌تکه‌های شهر، هر تکه را به مکانی دیگر می‌چسباند تا شبگردی دور چهارباغ باشد و محله جلفا، ایستادن میان دهنه پل‌ها و خواندن آجرتراشه‌ها، عشق زاون به لرتا، میهمان‌شدن چخوف و ترجمه‌های احمد اخوت، ماریت هاکس و کنتس لرتا روی صحنه تئاتر‌ و آواز‌خواندن در رستوران صحرا توسط آنجلای یونانی. یک‌سری داستان‌ها بوی دارچین می‌دهند، بوی سوپ بُرش با خامه و پیراشکی، بوی عطر شب‌بوهایی که جریان خونی است در رگ به رگ شهر. از خشم و دنائت خبری نیست. اگر در داستان «دیوار کوتاه» استاد خیاط سهمیه تریاک را بچسباند لای آستری کتِ خواستگار جوان، چنان نرم بین تخمه آجیل، بوی شب‌بو و عطر اوپیوم حل می‌شود که خواننده پی می‌برد در شهری پرسه می‌زند که نه داروغه‌ای هست، نه ناعلاجیِ مرضی اپیدمی مثل سینوزیت. نویسنده با گلچین‌کردن آدم‌ها، بناها، تصنیف‌ها، شنیده‌ها و دیده‌ها، شهری می‌سازد تا یک‌سری احساس‌ها، بوها و طعم‌ها در گردونه‌ای سیال بچرخند و راوی‌ها فقط از دلتنگی‌ها یاد کنند، از خاطره‌ها، از بودن و نبودن‌ها. همان‌طور که جمالزاده با «فارسی شکر است»، نُقلی در دهان داستان کوتاه نهاد، «شب بگردیم» هم عروسی شد نقره‌پوش‌ که به همراه زنگوله اسب و درشکه، حالاحالا دور میدان می‌چرخد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...