کتاب «معنای زندگی از نگاه مولانا و اقبال» اثر پروفسور نذیر قیصر با ترجمه محمد بقایی(ماکان) منتشر شده است. این کتاب از منظرهای مختلف زندگی انسان‌ها را با استفاده از دیدگاه‌های این دو شاعر و متفکر مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌دهد و نگاه مولانا و اقبال را با توجه به تلاش‌های دنیای معاصر با یکدیگر تطبیق می‌دهد.

به گزارش ایبنا، «معنای زندگی از نگاه مولانا و اقبال» سومین اثری است که دکتر محمد بقایی (ماکان) از پروفسور نذیر قیصر به فارسی برگردانده است. دو کتاب دیگر، «اقبال و شش فیلسوف غربی» و «نقد روانکاوی و روان‌شناسی غرب از نگاه اقبال» نام داشتند. عنوان اصلی این اثر «تاثیر اندیشه‌های دینی مولوی بر اقبال» بوده است؛ ولی محتوای آن در واقع اصل زندگی و چگونه زیستن از نگاه مولوی و اقبال است.

این کتاب دارای 5 بخش است، «جنبه روان‌شناختی برترین ویژگی‌های انسان با فصول»، نخستین بخش کتاب است که «خود بشری»، «سرنوشت خود بشری»، «فضایل و امور ارزشمند» و «رذایل و امور عاری از ارزش» را دربردارد. «خدا، انسان و جهان با فصول» نیز دومین بخش کتاب است و شامل «معنای زندگی»، «نمادگرایی دینی»، «جهان مادی» و «مفهوم خدا» می‌شود.

بخش سوم کتاب «زندگی و معنای واقعی دین با فصول» نام دارد و «دین متعالی» را تشریح می‌کند. «اوج زندگی دینی با فصول» بخش چهارم کتاب است و «انسان کامل» و «کامل‌ترین انسان» را شامل می‌شود و «حاصل سخن با فصل» بخش پایانی کتاب است و «دو چهره در ترازو» را از دیدگاه نذیر قیصر بیان می‌کند.

در بخش نخست این کتاب مولف از ماهیت، تکامل، آزادی و جاودانگی خودی آدمی سخن می‌گوید. عوامل تقویت ‌‌کننده خودی عبارتند از عشق، عقل، عمل و فقر و عوامل تضعیف‌کننده آن مشتمل است بر ترس، اندوه، ناامیدی، تقلید، بندگی و جدایی از جامعه. موضوع این بخش بسیار فنی است و خواننده را بر آن می‌دارد تا از نشانه‌های عینی تاثیر مولوی بر این موضوع آگاهی یابد.

در بخش دوم، زندگی دینی از منظر مابعدالطبیعی مورد بررسی قرار می‌گیرد. مراحل زندگی دینی تحت سه عنوان ایمان، عقل و کشف شرح داده می‌شوند. نمادگرایی دینی بر اساس هبوط آدم، وحی، معراج، بهشت و دوزخ تجزیه و تحلیل می‌شوند. همچنین ضمن بحثی راجع به جهان مادی از دو مساله عالم و تکامل سخن به میان می‌آید و در قسمتی که صحبت از خداوند است از جایگاه، مفهوم، صفات و رابطه‌اش با آدم و عالم بحث می‌شود.

در کتاب «معنای زندگی از نگاه مولانا و اقبال» از طریق تجزیه و تحلیلی تطبیقی دانسته می‌شود که اقبال اساسا به شیوه تفکر مولوی پای‌بند است. در بخش سوم روح راستین زندگی دینی نشان داده می‌شود که در دینی برتر تجلی می‌یابد. عشق مبنای دین است و قوه قلبی را به فعل در می‌آورد.

چنین برداشتی از دین تجانسی با فرقه‌‌گرایی ندارد بلکه متضمن انسانیت است. در اینجا اقبال نکته‌های بسیار از مولوی می‌آموزد. در بخش چهارم ویژگی‌های انسان کامل، یکایک شمرده می‌شوند و طرحی کلی از ارزش عملی او و معیارهای کمال انسان ارایه می‌شود.

این بخش با بحثی درباره خاتمیت به پایان می‌رسد. مولف این کتاب تلاش دارد پیوندی میان اندیشه‌های پراکنده مولوی که در مجموع آثارش گسترده شده است، ایجاد کند. در این کتاب علاوه بر تاثیرپذیری اقبال از مولوی، در زمینه‌های نظری و عملی زندگی، دیدگاه‌های دینی آنان را نیز که بخش عمده‌ای از تفکراتشان را شامل می‌شود مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌دهد.
 
در نهایت نتیجه می‌گیرد که اقبال به رغم آن که در کلیات از مولوی پیروی و مسافتی از مسیر فکری‌اش را شانه به شانه وی طی کرده ولی سرانجام راه خود را پی گرفته و با توجه به 700 سال تجربه و آگاهی بیشتر نسبت به مقتدای خویش، الگوهای پیشرفته‌تر و احتمالا متفاوت برای چگونه زیستن عرضه داشته است.

مترجم در پیشگفتار خود در بیان معنای زندگی از دیدگاه مولوی و اقبال می‌نویسد که مولوی و اقبال معنای زندگی را در حرکت و همراه بودن با جریان زمان می‌بینند. آنان در این طریق آدمی را بر بنیاد معیارهای خویش به مرتبه‌ای که شایسته شأن او به عنوان انسان است رهنمون می‌کنند. این مقام از نگاه هر دو چندان رفیع است که می‌توان آن را برابر با منزلت الهی گرفت. هر دو یکی از مهم‌ترین عوامل را در پی سپردن این طریق کسب آگاهی و معرفت می‌دانند.

دلزدگی آنان نسبت به انسان نا آگاه که ناچار است از دستاوردهای فکری دیگران زندگی کند، چندان است که عمل او را برابر با بندگی و تکدی می‌دانند. نا آگاهی سبب رخوت و بیکارگی می‌شود حال آن که آگاهی و خردورزی، تلاش، مبارزه، نواندیشی و خلاقیت به بار می‌آورند. این تحقیق تطبیقی نشان می‌دهد که اندیشه‌های مولوی و اقبال لاهوری که ریشه در میراث غنی دارند، مناسب و مورد نیاز دنیای معاصر و انسان امروز است.

چاپ نخست کتاب «معنای زندگی از نگاه مولوی و اقبال» توسط انتشارات دانشگاه تهران در 440 صفحه با شمارگان 1000 نسخه و بهای 8850 تومان منتشر و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...