کتاب «قصه‌های شیرین شاهنامه فردوسی» اقتباس اسدالله شعبانی با نقاشی کریم نصر از سوی نشر پیدایش منتشر شد.

به گزارش مهر، شعبانی با گزینش گوشه‌هایی از کتاب عظیم شاهنامه به ساده نویسی و شرح ابیات آن پرداخته است تا نوجوانان نیز با این اثر بزرگ آشنا شوند.

مولف در "قصه‌های شیرین شاهنامه فردوسی" سعی کرده است به سبک و شیوه استاد طوس نزدیک شود و لحن حماسی و زبان پارسی آن را حفظ کند و از آوردن واژه‌های بیگانه تا حد امکان دوری گزیند.

پیروزی تهمورث بر دیوان، ضحاک ماردوش، پیروزی فریدون بر ضحاک ماردوش، جنگ منوچهر با سلم و تور، رفتن کاووس در دام دیو سپید و رفتن رستم به جنگ هاماوران از جمله داستانهایی است که در این کتاب روایت شده‌اند.

در حکایت "اسب برگزیدن رستم" می‌خوانیم: پس زال زر دستور داد تا اسبی شایسته رستم بیاورند. هر اسبی را که می‌آوردند رستم دست بر کمرگاهش می‌گذاشت و می‌فشرد؛ از فشار دست رستم، اسب ناتوان می‌شد و بر زمین می‌افتاد تا آنکه مادیانی با پاهای کوتاه، گوشهای تیز، چشمان سیاه و تیزبین و کمری باریک از برابرش گذشت. رستم به دشواری آن مادیان را گرفت و آزمود و آن را برای خود گزید و نامش را "رخش" گذاشت.

کتاب "قصه‌های شیرین شاهنامه فردوسی" با شمارگان 1000 نسخه در 128 صفحه و به قیمت 8000 تومان منتشر شده است.
 

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...