سعید فیروزآبادی گفت‌: از نظر من بیش از آن‌که حافظ بر گوته تأثیر گذاشته باشد سعدی بر این حکیم و شاعر آلمانی تأثیر گذاشته است.

به گزارش فارس، مراسم میزگرد ترجمه شعر ایران به زبان آلمانی عصر دیروز با حضور سعید فیروزآبادی مترجم و استاد دانشگاه، علی عبداللهی شاعر و مترجم زبان آلمانی و همچنین محمدشمس لنگرودی در تالار بتهوون خانه هنرمندان ایران برگزار شد.

این جلسه با سخنرانی فیروزآبادی درحالی آغاز شد که تعداد حضار به 10 نفر نمی‌رسید.

فیروزآبادی که درباره ترجمه شعر کلاسیک فارسی به المانی سخن می‌گفت اظهار داشت: در اروپا و به تبع آن در آلمان از عصر روشنگری میزان توجه به جوامع شرقی و فرهنگ و ادبیات شرق افزایش می‌یابد. ما نباید این مساله را فراموش کنیم که دوره‌های ادبی آلمان زاییده کند و کاو برای یافتن الگوهایی است که بتواند خواسته‌های ادبی آن‌ها را بهتر مطرح کند.

وی ادامه داد: از اولین آثار ادبیات شرقی که به زبان آلمانی ترجمه شد گلستان سعدی
بود و دلیلش هم آن بود که اروپایی‌ها دنبال کشف حکمت در جایی خارج از اروپا بودند. یوهان گئورگ هامان بحثی را مطرح می‌کند که بی اغراق تا امروز سرمشق تمام مترجمان ادبی است. او می‌گوید شعر زبان مشترک جامعه بشری است.

این استاد ادبیات آلمانی اظهار داشت: هردر می‌گوید زبان فارسی و به‌خصوص شعر فارسی زبان مردم بهشت روی زمین است. وی همچنین بیان می‌دارد که مترجمان ادب مشرق باید توجه کنند که از زبان فارسی و عربی نباید برای مقاصد استعماری استفاده کرد. هردر به عنوان یکی از مترجمان بسیار خوب ادبیات فارسی در سال 1803 می‌میرد یعنی زمانی که در ممالک المانی زبان اوج توجه به ادبیات فارسی بوده است.

مترجم «این است انسان» نیچه در ادامه افزود: هامر در سال 1802 کتابی تحت عنوان «تاریخ سخنوری ایران» گردآوری می‌کند که در آن اشعار شعرای کهن‌ ترجمه شده است. وی همچنین بخشی از مثنوی و دیوان شمس را نیز ترجمه کرده است.

وی گفت: از نظر من بیش از آن‌که حافظ بر گوته تأثیر گذاشته باشد
سعدی بر این حکیم و شاعر آلمانی تأثیر گذاشته است. عده‌ای گوته را بنیان‌گذار ادبیات تطبیقی می‌دانند و به بحث شعرجهانی که او مطرح کرد، استناد می‌کنند. گوته معتقد است که هرکس زبان آلمانی بداند وارد بازاری شده که در آن می‌تواند متاع ملت خود را ارائه کند.

مترجم رمان «زنگبار یا آخرین دلیل» اثر آلفرد آندرش در ادامه بزرگترین مترجم ادبیات فارسی به زبان آلمانی را فردریش لوکرت دانست و تصریح کرد: لوکرت از هامر تأثیر بسیار پذیرفت و آثار بسیاری از ادوار مختلف شعر فارسی را به آلمانی برگرداند. این مترجم رباعیات خیام، اشعار مولانا، تمام شاهنامه فردوسی، ترانه‌های گیلکی، بوستان، هفت پیکر و... را به آلمانی برگردانده است. او آثاری از زبان عربی را نیز به آلمانی برگردانده است. می‌توان او را یک نابغه زبانی و شعری دانست.

فیروزآبادی تصریح کرد: لوکرت قوالب شعر فارسی را هنگام ترجمه حفظ می‌کرد. وی قالب غزل فارسی را وارد شعر آلمانی کرد و آن را رواج داد. حال پس از آن هرچه به سمت قرن بیستم نزدیک می‌شویم میزان ترجمه شعر کهن کاهش می‌یابد و فعالیت‌های پژوهشی در باب ادبیات کلاسیک آغاز می‌شود. در قرن 20 شاهدیم که یوهان کریستف خسرو وشیرین نظامی را به زبان آلمانی ترجمه می‌کند. در سال 2006 هم یورگن الرس که شاگرد جلال خالقی‌مطلق هم است ترجمه دقیق اما منثوری از داستان رستم و سهراب ارائه کرده است.

دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...