ایرنا - گزیده اشعار محمدحسن فرح‌بخشیان معروف به «ژولیده نیشابوری» به کوشش حسین قرایی با عنوان «دلت را خانه ما کن» توسط نشر شهیدکاظمی منتشر شد.

شاید شعر معروف؛ «دلت را خانه ما کن، مصفا کردنش با من؛ به ما درد دل افشاکن، مداوا کردنش با من» را شنیده باشید.

این شعر سروده «ژولیده نیشابوری» است که شعرهای معروف دیگری نیز دارد؛ الهی بهر قربانی به درگاهت سرآوردم / نه تنها سر برایت بلکه از سر بهتر آوردم و یا شعری که ویژه حضرت مهدی(ع) است؛ «مدعی گوید که با یک گل نمی‌گردد بهار/ من گلی دارم که در عالم گلستان می‌کند» این‌ها بخشی ازسروده‌های محمدحسن فرح‌بخشیان معروف به «ژولیده نیشابوری» است که این روزها گزیده اشعار وی به سعی حسین قرایی با عنوان «دلت را خانه ماکن» توسط نشر شهیدکاظمی منتشر شده است.

قرایی در این اثر به چگونگی آشناییش با ژولیده و همچنین توجه به نثر شاعرانه ژولیده نگاه قابل توجهی داشته است.

دلت را خانه ما کن ژولیده نیشابوری

قسمتی از گفت‌وگوی ژولیده که به تخلص شعری وی مربوط است را باهم می‌خوانیم:

یک روز داشتم از جلوی آقای طالقانی رد می‌شدم گفت:«عین ژولیده‌ها رد می‌شوی!» همین اسم ژولیده رویم ماند. این اسم را آقای طالقانی رویم گذاشت و همان‌طورهم برای ما ماند! گفتم برایم مایه افتخار است که «ژولیده» تخلص کنم، تخلّصم شد«ژولیده».

پیش از این آثاری دیگری چون «در جست و جوی مهتاب»، «از سناباد شعر»، «از مشهد تا ژوهانسبورگ»، «حوالی روشن صدا» و... با محوریت تاریخ شفاهی شاعران و نویسندگان انقلابی از حسین قرایی به چاپ رسیده است.

کتاب «دلت را خانه ما کن» گزیده اشعار ژولیده نیشابوری به کوشش حسین قرایی در ۱۶۸ صفحه و قطع پالتویی توسط انتشارات شهید کاظمی منشر شد.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...