به گزارش فارس، تازه‌ترین اثر «اکبر میرجعفری» با عنوان «امان نامه» از سوی انتشارات «قو» همزمان با روزهای ماه محرم منتشر شد.

بر اساس این گزارش، مجموعه شعر عاشورایی «امان نامه» در قالب نامه تنظیم شده است. در حقیقت «امان- نامه» شامل ۴۰ نامه است و برخی از نامه‌ها پیوست دارند که این پیوست‌ها در قالب شعر مطرح می‌شوند.

این شاعر معتقد است: «امان- نامه» کتاب خوبی است در عرصه شعر عاشورا؛ چون ۶ تن از نامداران ادبیات مذهبی و عاشورایی تمام آن را خوانده‌اند و مرا در شکل گیری این اثر کمک کرده‌اند. شکل و شمایل کتاب بکر است، این کتاب را به قدری دوست دارم که گویی با تولد آن دوباره متولد شده‌ام.

«امان- نامه» تنها کتاب بنده است که ظاهر آن از صفحه آرایی و طرح جلد منطبق با سلیقه‌ام است. شعرها قالب نامه دارند هرچند برخی نامه‌ها پیوست دارند.

بخشی از فهرست کتاب عبارتند از: از حسین بن علی به زبان‌های زنده دنیا، از عبیدالله بن حر جعفی به حسین به علی(ع)، از طرماح بن عدی به حسین به علی بن ابی طالب، از اویس قرنی به طرماح بن عدی، از ما جماعتی که گریخته از سپاهیان عبیدالله به خبرگزاری‌های هزاره سوم و...

این گزارش اضافه می‌کند، بخش عمده شعر‌ها آزاد و سپید است، ولی چند نامه هم در قالب غزل هستند. نامه‌هایی که در مجموعه «امان-نامه» آمده، خطاب به شخصیت‌های حماسه عاشورا نگاشته شده یا نامه‌هایی هستند که شخصیت‌های حماسه عاشورا به آدم‌هایی که به فرهنگ عاشورا مربوط می‌شوند، نوشته‌اند.

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...