زاد المسافر مهم‌ترین اثر ناصرخسرو قبادیانی، اندیشمند نامدار اسماعیلی است که نزدیک به هزار سال پیش از این (453 ق.) تألیف شده است. این کتاب با تصحیح و تحقیق سيدمحمد عمادی حائری از سوی موسسه پژوهشی میراث مکتوب به چاپ سوم رسید.

زاد المسافر ناصر خسرو

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، زادالمسافر مهم‌ترین اثر ناصرخسرو و معتبر‌ترین و عمده‌ترین منبع در شناخت افکار و عقاید اوست این کتاب یکی از مهمترین آثار فلسفی اسماعیلی است که با توجه به زمان تألیف و جایگاه دینی مؤلف باید آن را حاوی واپسین آموزه‌ها و باورهای رسمی الهیاتی، جهان‌شناختی و انسان‌شناختی فاطمیان در دورۀ انسجام دستگاه دینی آنان به شمار آورد.

زادالمسافر از نمونه‌های برجسته و کهن متون فلسفی به زبان فارسی است و لغات کمیاب و اصطلاحات فلسفی‌ای که در آن به کار رفته از اهمیت بسیاری برخوردار است.

نسخه‌های کهن زادالمسافر بسیار اندک است و قدیمی‌ترین نسخه‌ آن از قرن هشتم قدیم‌تر نیست. نسخه‌های خطی موجود نیز آکنده از اغلاط، افتادگی، تصحیف و تصرفات کاتبان است که بی‌تردید دشواری کتاب از حیث معنی و لفظ، در این باره مؤثر بوده است. سیدنصرالله تقوی، پیش از سال 1339 ق، به‌‌ همان شیوه‌ی قدما به تصحیح زادالمسافر پرداخت، اما متن ویراسته‌ی او هیچ‌گاه منتشر نشد.

هم‌زمان با او، محمد بذل‌الرحمان به تصحیح این کتاب اشتغال داشت که در سال 1341 ق در برلین منتشر شد و در سال‌های 1339 و 1341 ش نیز در تهران به شیوه‌ی افست به چاپ رسید. همچنین علی قویم متن ویراسته‌ی بذل‌الرحمان را با حذف مقدمه و نسخه‌بدل‌ها و برخی تصرفات در سال 1338 ش در تهران به چاپ رساند. متن انتقادی زادالمسافر به کوشش سیدمحمد عمادی حائری در سال 1384 ش در تهران منتشر شده است.

این کتاب با تصحيح و تحقیق سيد محمد عمادی حائری و شرح لغات و اصطلاحات توسط سيد اسماعيل عمادی حائری، برای نخستین بار در سال 1384 از سوی مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب با همکاری مؤسسه مطالعات اسماعیلی (لندن) در 541 صفحه چاپ و منتشر شد. چاپ و ویراست دوم این اثر در 655 صفحه در سال 1393 منتشر شد و هم‌اکنون چاپ سوم آن انتشار یافته است.

این تصحیح به عنوان اثر برگزیده هیئت داوران جشن رونمایی کتاب سازمان فرهنگی ـ هنری شهرداری تهران (1385) و اثر شایسته تقدیر در هفتمین‌ دوره همايش‌ حاميان‌ نسخ‌ خطی (1385) انتخاب شد.

حکیم ابومعین ناصرخسرو قبادیانی بلخی، نامور به ناصرخسرو و متخلص به حجت، شاعر، فیلسوف، متکلم، حکیم و جهانگرد مشهور ایرانی در قرن پنجم هجری قمری بود. تبحر و تسلط ناصرخسرو بر اغلب علوم عقلی و نقلی زمان خود از جمله طب، ‌نجوم، فلسفه، ریاضیات، شعر، کلام و موسیقی همواره مورد توجه قرار گرفته و حتی خود نیز در اشعارش به احاطه کامل بر علوم مختلف،‌ بارها تاکید داشته است. از طرفی، ناصرخسرو پیرو و مبلغ مذهب اسماعیلی بود و استفاده از آیات قرآن در آثارش به کرات دیده می‌شود؛ چراکه چون حافظ و رودکی، به‌عنوان حافظ کل قرآن شناخته می‌شد. برخی معتقدند باوجود اینکه عموم مردم ناصرخسرو را بیشتر به شعر و ادب می‌شناسند، او پیش و بیش از اینکه شاعر باشد، متکلمی قدرتمند بود.

زندگی این حکیم دانشمند و شاعر توانا، فراز و نشیب‌های بسیاری داشت. در جوانی به تحصیل علوم مختلف پرداخته و با تکیه بر این دانش و خانواده دیوان سالار خود،‌ به دربار غزنویان (سلطان محمود و سلطان مسعود غزنوی) راه می‌یابد و صاحب جاه و مقام می‌شود. پس از آن نیز، در زمان سلجوقیان به دربار «ابوسلیمان جغرى بیک داوود بن میکائیل» پادشاه سلجوقی وارد و در سمت دبیری مشغول به کار شده و بر مال و مکنت خود می‌افزاید. با این حال، در 43 سالگی و به جهت خوابی که می‌بیند،‌ دفتر و دیوان دربار را رها کرده واز کارهای دولتی کناره‌گیری می‌کند. ابتدا به سفر حج می‌رود و از آنجا راهی سرزمین‌های دیگر و در نهایت رهسپار دیار مصر می‌شود.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...