نشست نقد و بررسی کتاب «تبار تمدن» نوشته سجاد هجری چهارشنبه ۲۷ دی ماه با حضور مهدی جمالی‌فر، یاسر حائری‌قزوینی، حامد سروری، سعید طاووسی و میرشمس‌الدین فلاح‌هاشمی در سالن خانه اندیشه‌ورزان برگزار شد.

تبار تمدن

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، میرشمس‌الدین فلاح‌هاشمی مدیرعامل نشر صاد در ابتدای این نشست گفت: این کتاب در واقع تکمیل یافته سلسله مباحث پژوهشی درباره تمدن است که پیش از آن آقای سجاد هجری در کانال خود منتشر می‌کردند که پس از تجمیع و تکمیل به صورت کتابی در نشر صاد به چاپ رسیده

فلاح‌هاشمی افزود: این در واقع خلاصه‌ای از مجموعه مقالاتی با موضوع تمدن است. نویسنده در بخش ابتدایی این کتاب به واکاوی ریشه‌شناسی کلمه تمدن پرداخته است و بعد به سابقه این واژه می‌پردازد و سپس به این موضوع مهم پرداخته که کدام اندیشمند به بحث درباره این موضوع پرداخته‌است. گرچه حق مطلب این کتاب هنوز ادا نشده و آنچنان که باید دیده می‌شده، نشده است اما این اثر می‌تواند در کتابخانه‌ها و مراکز علمی و فضای دانشگاهی به دلیل اهمیت موضوع بارها و بارها مورد نقد و بررسی قرار گیرد.

مترجمان عثمانی واژه «تمدن» را ساختند
در ادامه سجاد هجری نویسنده این کتاب گفت: در یک جلسه‌ای یکی از اندیشمندان بزرگ و برجسته ما درباره تمدن صحبت می‌کردند. او در میان صحبتش اشاره‌ای به کلمه تمدن در زبان انگلیسی و فرانسوی داشتند و چنین مدعایی را مطرح کردند که واژه‌ی «تمدن» را نداشته‌ایم، بلکه مترجمان عثمانی در قرن ۱۹ میلادی آن را ساختند و برای ترجمه الفاظ انگلیسی و فرانسوی آن را جعل کردند. به دلیل اینکه به یاد داشتم این واژه را در متون دیده‌ام، به صورت حدس پیگیر شدم که این واژه را کجا دیده‌ام و گمان می‌کردم در متون اخلاقی و کلامی که با مقوله نبوت مرتبط است، آن را دیده‌ام. پس پیگیر شدم و از قضا حدسم درست بود و در برخی متون کلامی و اخلاقی ما، لفظ تمدن در قرون پیشین به کار رفته است.

وی افزود: برای من جالب بود که استادی با این عظمت و برجستگی چنین اشتباهی کند! پس پیگیر شدم تا ببینم کسی به بررسی این مقوله پرداخته است یا نه خیر، درنتیجه متوجه شدم هیچکس به این مقوله نپرداخته است. از برخی اساتید فلسفه، تاریخ و کلام هم پرس و جو کردم که چرا به این مبحث توجه نشده است، ولی نکته جالب این بود که بارها این متون را خوانده بودند ولی به آن توجهی نداشتند! با خودم فکر کردم با توجه به هزینه‌ای که برای تمدن نوین ایرانی و اسلامی می‌شود این مهم‌ترین بحث خواهد بود چرا که ابتداً باید لفظ تمدن کاویده شود در صورتی که در بسیار از متون انگلیسی و فرانسه درباره تمدن، ابتداً به بررسی لفظ و تطّور این کلمه پرداخته شده است که جایش در متون ما خالی است.

نویسنده این کتاب گفت: این اساتید عدم وجود این لغت در کتب مدخل را دلیلی دانسته بودند که نیامده است. این در حالیست که ما بسیاری از لغات را در مدخل نداشتیم ولی آمده است. این موضوع برای من اهمیت داشت چرا که یک موضوع پایه‌ای است و هر کسی که درباره تمدن کار می‌کند، فکر می‌کنم آنچه را که قبلی‌ها انجام داده‌اند را باید بررسی کند چرا که این لفظ دلالت بر یک پدیدار، می‌کند پس نیاز به کاویدن دارد.

وی افزود: ما در سنت خودمان داریم، اسم شیء ما یعرفُ به: اسم یک چیزی همان چیزی است که آن اسم با آن شناخته می‌شود. اسم دلالت بر مسما دارد پس باید کاویده شود. با خودم گفتم کسی که متوطّن این موضوع نبود و اگر این موضوع برایش مطرح نشود اولویت هم پیدا نمی‌کند، پس خودم دست به کار شدم برای نوشتن مقالات و از این کار دو هدف داشتم؛ اول اینکه این اشتباه را تصحیح کنم و هم با این کار یک نمونه از پژوهش تاریخ یک لغت مهم را عرضه کنم.

تمدن اسلامی را در دانشنامه جهان اسلام وارد کردند
سعید طاووسی
، استاد دانشگاه علامه در ادامه این نشست گفت: دانشنامه جهان اسلام را پیش از جلسه بررسی کردم تا ببینم مدخل تمدن دارد یا نه و دیدم تمدن‌اسلامی را وارد کردند و این نیز نکته جالبی است! از خود آقای هجری آموختم که در هر علمی که وارد می‌شویم تعریف ارائه کنیم و واژه‌ها و معانی مطرح بشود، چرا که این سنت علمی علمای ما بوده است و تمامی کتاب‌های درسی که به ضرورت متن درسی برای این درس آماده شده یا به واژه تمدن نپرداخته و برخی مانند ریچارد سایمون، تعریف واژه و تمدن را هم معنی و یکی بیان کرده است و برخی دیگر فرهنگ را معنوی و تمدن را مادی بیان کرده‌اند. اما چیزی که غایب است، تبار تمدن است یعنی معنی و پیشه این لغت.

طاووسی افزود: نکته‌ای که وجود دارد این است که برخی از اندیشمندان غربی مباحثی مطرح می‌کنند که مفهوم تمدن از جهان اسلام به آن تمدن‌ها انتقال یافته است برای مثال خانم زیگرید هونکه در کتاب «خورشید الله بر فراز مغرب زمین» که دفتر نشر فرهنگ اسلامی آن را با عنوان «فرهنگ اسلام در اروپا» با ترجمه مرتضی رهبانی به چاپ رسانده است، مطرح می‌کند. در این کتاب در یک فصل به طور مفصل به این مقوله پرداخته است که واژگانی در زیست تمدنی در صنعت یا زندگی روزمره استفاده می‌کنیم یا فارسی، عربی و یا ترکی هستند و مواردی را مطرح می‌کنند. برای مثال در کتاب ویلیام مونتگمری وات ترجمه یعقوب آژند آمده است: چگونه می‌شود که این واژه غربی باشد حتی مطرح است که فلسفه ارسطو و افلاطون را براساس بازتولیدی که مسلمین انجام داده‌اند ایجاد شده است.

وی گفت: نکته دیگری که آقای هجری مطرح کرده‌اند و بسیار مهم است این است که فلاسفه و متکلمین بیشتر از دیگران از این واژه استفاده کرده‌اند چرا ما باید مبنا را بر این بگذاریم که این واژگان از غرب آمده است. البته مطالب دیگری بیان می‌شود که مثلاً تمدن‌پژوهی از غرب آمده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...