کتاب خاطرات همسر شهید جلال‌الدین ذوالقدر با عنوان «ماه و پروین» توسط انتشارات سوره مهر منتشر و راهی بازار نشر شد.

شهید جلال‌الدین ذوالقدر ماه و پروین

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب «ماه و پروین» اثر مهناز حیدری و زینب‌السادات موسوی به‌تازگی توسط انتشارات سوره مهر منتشر و راهی بازار نشر شده است. این‌کتاب دربرگیرنده خاطرات خدیجه پرپینچی همسر شهید جلال‌الدین ذوالقدر است.

مصاحبه‌های کتاب توسط مهناز حیدری و نگارش آن توسط زینب‌السادات موسوی انجام شده است.

در بخشی از این‌کتاب آمده است:

عصر هنگام حجت‌الله کوله‌بارش را برداشت و در میان سلام ‌و ‌صلوات و بوی اسپند و بوسیدن قرآن خداحافظی کرد و رفت. وقتی همسر و مادرش اصرار کردند بیشتر بماند گفت که می‌خواهد شیرینی بخرد و قدم نورسیده‌اش را با رزمنده‌ها جشن بگیرد. همه می‌دانستند که شیرینی و جشن بهانه است و او دارد خودش را به ادامه‌ی عملیات بدر می‌رساند.

این‌کتاب با ۱۸۸ صفحه، شمارگان ۳۰۰ نسخه و قیمت ۳۲ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...