تفسیر جزء اول قرآن کریم تحت عنوان «نسیم وحی» نوشته آیت‌الله سید رضا میرصانعی خوانساری همزمان با ایام عید غدیر خم توسط موسسه فرهنگی انتشارات اندیشه و فرهنگ جاویدان منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش مهر، جلد اول این تفسیر ۷۲۰ صفحه دارد که تفسیر جزءهای بعدی نیز در حال نگارش و ویرایش است و بناست هر جزء قرآن با این‌قلم در قالب یک جلد تفسیر شود. نگارش این تفسیر با مقدماتش، از سال ۷۸ شروع شده و امروز تا جزء ۲۲ به صورت دستنویس نوشته شده است.

در تمام مراحل تالیف تفسیر نسیم وحی توسط آیت الله میرصانعی، تعلیق و ویرایش آن توسط محمداسماعیل صالحی مقدم انجام شده و تلاش دست‌اندرکاران تولید این تفسیر بر این‌ بوده تا به سبکی نو و با قلمی روان علاوه بر آگاه‌کردن خوانندگان از سرشت آیه‌های الهی، تا اندازه‌ای به تبیین اندیشه‌های اندیشمندان مسلمان در حوزه‌های علوم قرآن و حدیث‌، شریعت محمدی، فلسفه، کلام، عرفان، اخلاق و .... پرداخته شود.

مقدمه مولف کتاب پیش‌رو به شرح زیر است:

« الحَمُدلِلّهِ رَبِّ العالَمین وَ صَلَّی اللّهُ عَلی سَیدِنا مُحمّدٍ وَ اَهلِ بَیته المَعصُومین»

قرآن؛ یعنی خواندنی، چیزی که باید پیوسته خوانده شود و در آن تدبّر گردد و تنها خواندن نباشد و آیه‌ها و روایت‌های زیاد در این زمینه است که بیان همه‌ آن‌ها از حوصله‌ این مقدمه کوتاه خارج است. برای تبرّک و تیمّن، مطلع کلام را با سخنانی از آن ذوات مقدّسه آغاز می‌نمایم. امیرالمؤمنین در توصیف قرآن چنین می‌فرمایند: «در قرآن؛ علوم آینده و اخبار گذشته آمده، دوای دردها و نظم امور در قرآن است». «قرآن دریایی است که قعر آن دست یافتنی نیست،  بنایی است که پایه‌هایش سُست نمی‌گردد و داروی شفابخشی است که بیماری در پی ندارد، قرآن عزّتی است که شکست ندارد و حقّی است که خوار نمی‌شود». «قرآن بهترین موعظه، ریسمان محکم الهی، بهار دل‌ها، چشمه‌های علم و عنصری است که دل جز با آن صیقل نمی‌گردد. کسی با قرآن ننشست مگر آن که از انحرافش کاسته و به هدایتش افزوده شد». «قرآن نوری روشن، شفایی سودمند، سیراب کننده تشنگی‌های معنوی و وسیله‌حفظ و نجات است». «در قرآن سرگذشت پیشینیان، اخبار آیندگان و تکالیف حاضران است». «قرآن بزرگترین بیماری‌ها را که کفر، نفاق، انحراف و گمراهی است درمان می‌نماید، انسان بدون قرآن غنایی و بعد از آن فقری ندارد». «قرآن هرگز کهنه نمی‌شود». «شما را به خدا نگذارید در عمل به قرآن، دیگران به شما سبقت بگیرند».  

در حدیثی می‌خوانیم که برتری قرآن بر کُتب دیگر همانند برتری خداوند بر خلق است. و نیز می‌فرماید: «به هنگامی که امور مثل پاره‌های شب تاریک بر شما مشتبه گشت به قرآن رو آورید». چون قرآن برخی از آیه‌هایش به صورت محکم و متشابه، عام و خاص، مطلق و مقیّد، مجمل و مبیّن، حقیقت و مجاز، کنایه و تصریح و ... نازل شده، لذا باید تفسیر و شرح داده شود و خداوند در قرآن کریم رسول خدا را مورد خطاب قرار داده و می‌فرماید: «و قرآن را بر تو نازل نمودیم، تا برای مردم هر آن چه را به سوی ایشان نازل شده است توضیح دهی، امید که آنان بیاندیشند».  

از زمان حیات نورانی رسول خدا پدیده‌ تفسیر آیه‌های قرآن به وجود آمد، آن بزرگوار گاه برخی معانی را بیان می‌فرمودند و به یاران خود آموزش می‌دادند، و گاه برای بعضی‌ها تردیدها و ابهاماتی به وجود می‌آمد و از حضرت رسالت سؤال می‌کردند، تعابیر و معانی قرآن را تفسیر می‌کردند و امیرالمؤمنین امام علی از برترین مفسران قرآن کریم پس از رسول خدا بوده‌اند. ابن عباس می‌گوید: دانش من و دانش تمامی صحابه‌ حضرت محمد در مقایسه با دانش حضرت علی مانند قطره‌ای است در برابر آب هفت دریا. خود آن حضرت فرمودند: «درباره‌ قرآن از من بپرسید تا شما را آگاه سازم که آیه‌های آن درباره‌ چه کسی و کجا نازل گردیده است». شیخ طوسی می‌گوید: اصحاب ما «شیعیان» بر این باورند که تفسیر قرآن هرگز امکان نمی‌یابد، مگر با ذکر اثر «روایت» صحیح از پیامبر و امامان معصوم: که قول‌شان حجّت است و مانند قول رسول الله می‌باشد. پس نمی‌توان هرگز از روایت‌های اهل‌بیت: در تفسیر قرآن بی‌نیاز بود، چگونه می‌توان محکمات را از متشابهات، عموم را از خصوص و... را بدون سخن آشکار و رازگشایی امامان معصوم: به کاوش گرفت و به معانی آن‌ها پی برد؟ و از همه مهمتر بطون و چند لایه بودن قرآن که در روایت‌ها با عنوان بطون آمده است و معنای ظاهری آیه‌ها، بطن و لایه‌ برونی و اوّلی آن است که اما برای فهم بیش‌تر معانی بایستی بطون و لایه‌های دیگر آن را بررسی کرد که این فهم مستلزم اتصال به اهل‌بیت: است که قرآن ناطقند وحجج بالغه‌ الهی.

در روایت‌ها تا هفتاد بطن ذکر شده است و بدون اتصال به این شجره‌ طیّبه، تفسیر به رأی می‌شود که مفسّر، در تفسیر رازگشایی از آیه‌های قرآنی به رأی و دیدگاه شخصی خود مراجعه و به توجیه و تأویل اقدام می‌کند و از طُرق عامّه نقل شده که رسول خدا فرمودند: «هرکس قرآن را به رأی خودش بیان کند، حتی اگر سخن به درستی گفته باشد. باز هم خطا کرده است». در حدیثی می‌خوانیم هر کس قرآن را به رأی خودش تفسیر کند نشیمنگاهش آتش است، خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «آیا به قرآن نمی‌اندیشید یا «مگر» به دل‌هایشان قفل‌هایی نهاده شده است».  

قرآن کتاب است آسمانی و «وحیانی» که پایان بخش تمامی صحف آسمانی است و بزرگترین معجزه‌ پیامبر اسلام حضرت محمّد است و برای تمامی دوران‌ها، اعصار و امصار و برای تمامی انسان‌ها تا روز رستاخیز می‌باشد، نه دورانی خاص و محدود، لذا بجاست که حداقل در هر پنج سال تفسیری جامع به اسلام تقدیم شود که جدّیت بیش‌تر حوزه‌های علمیه و علمای شیعه را می‌طلبد تا قرآن از مهجوریت به درآید.

خلاصه اینکه اثر حاضر؛ تفسیر جزء اوّل از قرآن کریم است که در جهت مهجوریت‌زدایی از قرآن کریم و در ارائه‌ پیام‌های انسان‌ساز وحیانی نگاشته شده است، تا این بنده کمترین بتواند دِین خود را نسبت به اسلام و قرآن و عترت اَدا و ثواب آن را نثار ارواح مطهّر چهارده معصوم: و کریمه‌ اهل بیت، حضرت فاطمه معصومه و والدین گرانقدرم نماید. همچنین بر خود لازم می‌دانم از حضرات آیات‌؛ مرحوم حاج شیخ غلامعلی حاج شریفی خوانساری، حاج سیّد احمد حسینی اشکوری و مرحوم حاج سیّد باقر موسوی همدانی که همواره مشوّق حقیر در این راه مقدّس بوده‌اند، تشکر و قدردانی نمایم.

این کتاب به‌تازگی منتشر و وارد بازار نشر شده است.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...