کتاب «دیالوگ دراماتیک در قرآن کریم» نوشته ساغر مَنِشی منتشر شد.

به گزارش ایسنا، این کتاب در ۲۶۸ صفحه با شمارگان ۵۰۰ نسخه و بهای ۲۴هزار تومان در نشر پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات راهی بازار شده است.

در پیشگفتار کتاب می‌خوانیم: با وجود آن‌که قرآن کریم، از جنس کتاب، علم و فرهنگ و بنابراین قابل مطالعه برای جملگی علاقه‌مندان و دغدغه‌مندان در این زمینه است و در طول دوران دانشمندان و متخصصان مسلمان و غیرمسلمان در حوزه‌های متفاوت به دفعات دست به بررسی لایه‌های مختلف این کتاب در زمینه تخصصی خود زده‌اند، می‌توان گفت که متخصصان هنری‌های نمایشی کمتر به بررسی این کتاب پرداخته‌اند.

از سوی دیگر، مطالعات معدودی که با گرایش‌های دراماتیک بر قرآن کریم صورت گرفته‌اند، اکثرا با نگاهی کلی و به منظور تأیید برخورداری سوره‌های این کتاب از ویژگی‌های جامع و شامل یک اثر دراماتیک به‌طور کلاسیک مثل روایت‌مندی، شخصیت‌پردازی، گفت‌وگومندی و...، خاصه بر قصص قرآنی و مسلما بیش از همه بر احسن القصص متمرکز شده‌اند.

در بخشی از مقدمه کتاب هم آمده است: تعامل گفتاری که به عنوان یکی از نخستین نشانه‌های ارتباط میان افراد در جهان پیرامون ما به شمار می‌رود، به‌طور طبیعی از عناصر اصلی در ساختار جهان دراماتیک نیز محسوب می‌شود. حال آن‌که به تبع تفاوت‌های موجود میان واقعیت و درام، بدیهی است که عصر کلام نیز در این دو جهان در عین شباهت، متفاوت باشد. بنابراین نه تنها هر سخن مستقیمی جزئی از یک تعامل گفتاری نیست، بلکه هر تعامل گفتاری نیز لزوما دیالوگی درماتیک نخواهد بود. به بیان دیگر، دیالوگ‌ دراماتیک به مثابه گفتمان واجد ویژگی‌ها، ساختار، اهداف و کارکردهایی است که آن را به عنوان بستر اصلی پیشبرد طرح، فضاسازی و شخصیت‌پردازی در یک اثر مطرح می‌کند و تا مرز شمول بر دغدغه‌های عمیق آن بالا می‌برد.

شاید همین قدرت نهفته در دیالوگ است که آن را به یکی از پررنگ‌ترین شیوه‌های بیانی قرآن کریم بدل ساخته است. در قرآن مباحث و موضوعات گوناگون، ضمن به کار رفتن شیوه‌های متناسب به مسئله جاری بیان شده‌اند. در این بین، استفاده از کلام مستقیم بیش از سایر روش‌ها به چشم می‌خورد؛ کلام مستقیمی که  در بسیاری از موارد از قاب یک‌سویه خارج شده و شکلی رفت و برگشتی به خود گرفته است. در نتیجه بخش عمده‌ای از آیات قرآن کریم، مشتمل بر تعاملات گفتاری هستند. این تعاملات گاه صرفا به صورتی مفروض و انتزاعی به منظور روایت، توصیه یا پیش‌بینی به کار رفته و گاه بیان یک رخداد را در نقطه‌ای به‌خصوص از محور زمانی ازل تا ابد در جهانی واقعی یا تمثیلی در برگرفته‌اند.

لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...
نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...