سنت‌های کهن، دغدغه‌های مدرن | ایبنا


در میان آثار فلسفی که می‌کوشند حکمت باستان را به نیازهای جهان مدرن پیوند زنند، کتاب «پرورش اخلاق: آموزه‌های مکتب کنفوسیوس برای زندگی» [Growing moral : a Confucian guide to life] نوشته استیون سی. انگل [Stephen C. Angle] که با ترجمه سعید رفسنجانی‌نژاد از سوی انتشارات طرح نو روانه بازار نشر شده است، جایگاهی ویژه می‌یابد.

پرورش اخلاق: آموزه‌های مکتب کنفوسیوس برای زندگی» [Growing moral : a Confucian guide to life] نوشته استیون سی. انگل [Stephen C. Angle]

این اثر که عنوان اصلی آن Growing Moral: A Confucian Guide to Life است، صرفاً یک بازگویی تاریخی از اندیشه‌های کنفوسیوسی نیست، بلکه تلاشی روشمند و آکادمیک برای استخراج یک برنامه عملیاتیِ اخلاقی برای انسان قرن بیست‌ویکم است. انگل با عبور از کلیشه‌های رایج درباره کنفوسیوس‌گرایی، این مکتب را نه مجموعه‌ای از دستورات خشک و سلسله‌مراتبی، بلکه یک مسیر پویا برای «پرورش» فضیلت معرفی می‌کند؛ مسیری که بر تمرین مداوم، تأمل انتقادی و تعاملات انسانی معنادار استوار است. این گزارش می‌کوشد با نگاهی تحلیلی، ساختار، رویکرد نویسنده، نوآوری‌ها و اهمیت این اثر را برای مخاطب جدی فلسفه و اخلاق واکاوی کند.

برای درک عمق و جهت‌گیری کتاب «پرورش اخلاق»، شناخت جایگاه علمی نویسنده آن، استیون سی. انگل، ضروری است. او استاد مطالعات آسیای شرقی منسفیلد فریمن و استاد فلسفه در دانشگاه وسلیان و همچنین مدیر مرکز مطالعات جهانی فرایز است. این پیشینه آکادمیک دوگانه—تخصص هم‌زمان در فلسفه و مطالعات منطقه‌ای—به او این امکان را می‌دهد که از رویکرد صرفاً تاریخی یا پدیدارشناسانه فراتر رود. انگل یک «فیلسوف تطبیقی» است؛ پروژه فکری او نه تنها تبیین فلسفه چینی برای مخاطب غربی، بلکه ایجاد یک گفت‌وگوی سازنده میان این سنت فکری و چالش‌های فلسفه‌ی اخلاق معاصر است.

آثار دیگر او، مانند «کنفوسیوس‌گرایی و دموکراسی»، نشان‌دهنده دغدغه‌ی اصلی اوست: روزآمدسازی و بازاندیشی در آموزه‌های کنفوسیوسی برای پاسخ به پرسش‌های سیاسی و اجتماعی امروز. وجه تمایز انگل در کتاب «پرورش اخلاق» نیز دقیقاً در همین رویکرد نهفته است. او کنفوسیوس‌گرایی را از یک «موضوع مطالعاتی» به یک «منبع الهام‌بخش» برای زندگی اخلاقی بدل می‌کند. او با تصحیح سوءبرداشت‌های رایج که کنفوسیوس‌گرایی را به اطاعت کورکورانه و همرنگی اجتماعی تقلیل می‌دهند، چهره‌ای از کنفوسیوس به مثابه یک آموزگار اخلاق جهانی و انسان‌دوست ترسیم می‌کند که کانون اندیشه‌اش، پویایی و رشد مستمر شخصیت انسانی است. این جایگاه علمی به نویسنده اعتبار می‌بخشد تا با اطمینان، نسخه‌ای اصلاح‌شده و پیشرو از این مکتب را به مخاطب معرفی نماید.

ساختار و مفاهیم بنیادین
کتاب «پرورش اخلاق» از ساختاری منسجم و هدفمند پیروی می‌کند که خواننده را گام‌به‌گام با ابعاد مختلف این سنت فکری آشنا می‌سازد. انگل برای جلوگیری از ارائه‌ی یک تصویر یکپارچه و ایستا از کنفوسیوس‌گرایی، چهارچوب تحلیلی خود را بر پایه اندیشه‌های پنج چهره کلیدی این مکتب بنا می‌کند: کُنفوسیوس، مَنسیوس (Mengzi)، شونزی (Xunzi)، جو شی (Zhu Xi) و وانگ یانگ‌مینگ (Wang Yangming). این رویکرد به خواننده نشان می‌دهد که کنفوسیوس‌گرایی خود یک سنت زنده و سرشار از بحث‌ها و تفسیرهای گوناگون در طول تاریخ بوده است.

درون‌مایه اصلی که این اندیشمندان را به هم پیوند می‌دهد، مفهوم محوری «پرورش اخلاق» است. انگل این ایده را تشریح می‌کند که از دیدگاه کنفوسیوسی، فضیلت امری ذاتی یا هدیه‌ای آسمانی نیست، بلکه همچون یک مهارت یا عضله، نیازمند تمرین، ممارست و مراقبت دائمی است. کتاب به تفصیل به تشریح مفاهیم بنیادینی می‌پردازد که ابزارهای این پرورش هستند:

仁 (رِن / rén): این مفهوم که اغلب «انسان‌دوستی» یا «نیک‌خواهی» ترجمه می‌شود، در تحلیل انگل به معنای فضیلت کامل و هسته درونی شخصیت اخلاقی است. این همان هدفی است که فرد در مسیر پرورش اخلاق به دنبال آن است.
礼 (لی / lǐ): کتاب به این مفهوم وزنی کلیدی می‌بخشد. «لی» که به «آیین‌ها» یا «آداب» ترجمه می‌شود، صرفاً مجموعه‌ای از قواعد رفتاری نیست، بلکه ساختارهایی اجتماعی و فردی هستند که به فرد کمک می‌کنند احساسات خود را مدیریت کرده و فضایل را در عمل تمرین کند. از تعاملات خانوادگی گرفته تا مناسک اجتماعی، همگی بستری برای تحقق «لی» هستند.
义 (یی / yì): به معنای «درستی» یا «صلاح»، این مفهوم به توانایی تشخیص کنش صحیح در یک موقعیت خاص اشاره دارد. این امر نشان می‌دهد که اخلاق کنفوسیوسی یک اخلاق جزمی و قاعده‌محور نیست، بلکه به قضاوت اخلاقی فرد در بستر واقعیت اهمیت می‌دهد.
孝 (شیائو / xiào): این مفهوم که به «فرزندپروری نیکو» و «احترام به والدین» اشاره دارد، به عنوان نقطه آغازین پرورش اخلاق معرفی می‌شود. خانواده اولین آزمایشگاهی است که فرد در آن تعهد، مسئولیت‌پذیری و ارتباطات انسانی را می‌آموزد.

انگل در هر بخش، با استفاده از مثال‌های ملموس از زندگی این اندیشمندان و شاگردانشان، خواننده را به صورت مستقیم درگیر پرسش‌های بنیادین می‌کند: «چگونه می‌توان خوب زیست؟»، «مسئولیت ما در قبال خانواده و جامعه چیست؟». این رویکرد تعاملی، کتاب را از یک اثر صرفاً توصیفی به یک راهنمای عملی برای تأمل اخلاقی تبدیل می‌کند.

«پرورش اخلاق: آموزه‌های مکتب کنفوسیوس برای زندگی» [Growing moral : a Confucian guide to life]

نقدها، اصلاحات و اهمیت اثر برای امروز
یکی از نقاط قوت کلیدی کتاب «پرورش اخلاق»، مواجهه صادقانه و انتقادی آن با جنبه‌های مسئله‌ساز این سنت است. انگل چشم خود را بر نقدهای رایج، به‌ویژه انتقاد از سنت‌گرایی افراطی، جنبه‌های سلسله‌مراتبی و ساختار مردسالارانه حاکم بر تاریخ کنفوسیوس‌گرایی، نمی‌بندد. او به جای دفاع متعصبانه یا نادیده گرفتن این ضعف‌ها، رویکردی اصلاح‌گرایانه در پیش می‌گیرد. او استدلال می‌کند که هسته اخلاقی کنفوسیوس‌گرایی—یعنی تأکید بر رشد فردی، هماهنگی اجتماعی و مسئولیت‌پذیری—را می‌توان و باید از این زمینه‌های تاریخیِ مشکل‌ساز جدا کرد.

نویسنده با این کار، نسخه‌ای «پیشرو و اصلاح‌شده» از کنفوسیوس‌گرایی را پیشنهاد می‌کند که برای انسان مدرن، فارغ از جنسیت و جایگاه اجتماعی، قابل پذیرش و کارآمد باشد. این رویکرد انتقادی، اعتبار کتاب را دوچندان می‌کند و نشان می‌دهد که هدف، تقدیس یک سنت باستانی نیست، بلکه استخراج خردمندانه آن برای امروز است. کتاب نشان می‌دهد که کنفوسیوس‌گرایی ظرفیت‌های بالایی برای فهم اخلاق جهانی، گفت‌وگوی بین‌فرهنگی و حتی پیشبرد اصلاحات اجتماعی دارد.

در نهایت، اهمیت کتاب «پرورش اخلاق» در توانایی آن برای ارائه یک جایگزین معنادار برای رویکردهای اخلاقی رایج در جهان مدرن است. در عصری که اخلاق گاه به محاسبات فایده‌گرایانه یا پیروی از قوانین انتزاعی فروکاسته می‌شود، انگل راه سومی را پیش روی ما می‌گذارد: راه «زندگی سرشار از زیبایی، شادی و معنای جمعی». این کتاب نه تنها یک مدخل عالی برای ورود به جهان اندیشه کنفوسیوس برای دانشجویان و پژوهشگران فلسفه و مطالعات شرق آسیاست، بلکه دعوتی است به تمام کسانی که به دنبال پاسخ‌هایی عمیق‌تر برای پرسش‌های اخلاقی خود—از تعاملات روزمره در خانواده گرفته تا مسئولیت‌های کلان سیاسی—هستند. «پرورش اخلاق» نشان می‌دهد که چگونه آموزه‌های کهن، در صورتی که به شکلی انتقادی و هوشمندانه بازخوانی شوند، می‌توانند به شیوه زیستن ما در جهان پیچیده امروز غنا بخشند. این اثر، به اذعان منتقدان، به دلیل زبان روشن، ساختار منظم و رویکرد کاربردی‌اش، یک منبع ارزشمند برای حوزه‌های آموزش، خانواده و اخلاق اجتماعی در جهان معاصر، از جمله ایران، محسوب می‌شود.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...