رمان «عیار ناتمام» نوشته‌ی هادی معصوم‌دوست و خسرو شکوری‌فر منتشر شد.

عیار ناتمام هادی معصوم‌دوست

به گزارش ایسنا، این رمان با ویرایش رضا شکراللهی در ۵۰۰ صفحه و با قیمت ۵۹ هزار تومان از سوی انتشارات نیلوفر به چاپ رسیده است.

در معرفی این کتاب عنوان شده است: «عیار ناتمام» رمانی است پانصدصفحه‌ای با پلاتی مفصل که شخصیت‌ها و روابط و ماجراهای آن‌ها در سه بستر زمانی روایت می‌شود: دهه‌ی ۴۰ تا انقلاب ۵۷؛ سال‌های انقلاب تا پس از جنگ و زمانه‌ی پس از آن؛ سال‌های منتهی به انتخابات ۸۸ و مصائب و درگیری‌های آن.

امیر، تنها فرزند یک توده‌ای، فردی مذهبی از آب درمی‌آید. در سال‌های بعد به جریان انقلاب می‌پیوندد و در روزگار پس از انقلاب و در میانسالی به یکی از فرماندهان ارشد سپاه بدل می‌شود و در سال‌های منتهی به انتخابات ۸۸ در موقعیت ویژه‌ای قرار می‌گیرد که تصمیم‌گیری را برایش سخت می‌کند. این خط اصلی داستانی است که خرده‌داستان‌های زیادی حول آن شکل می‌گیرد.

این رمان چندصدایی مدام زاویه‌دید عوض می‌کند: از موسی پدر امیر که یک توده‌ای است تا تهمینه دختری که از سال‌های دور عاشق امیر بوده است. و از ناصر برادر تهمینه و همکلاسی امیر که در سال‌های پس از انقلاب و در زمانه‌ی آشفتگی‌های اقتصادی به یک تاجر بزرگ بدل می‌شود تا محسن که از میانه‌ی رمان به داستان اضافه می‌شود و یک جوان دهه‌شصتی است دلبسته‌ی ایجاد تغییر از طریق انتخابات که در جریان اتفاقات سال ۸۸ در مقابل امیر قرار می‌گیرد.

رمان «عیار ناتمام» با نزدیک شدن به مرزهای حساس سال‌های نه چندان دور، به روایت چند دوره‌ی تاریخی و مهم معاصر می‌پردازد.»

در قسمتی از این رمان این‌گونه می‌خوانیم:

«قرمزیِ نورِ خورشید ریخته بود روی خاک. خورشید داشت غروب می‌کرد. تا بالای زانو فرو رفته بود توی زمین. چند نفر دیگر که همیشه به او کمک می‌کردند، نزدیکِ کانکس ایستاده بودند و امیر را تماشا می‌کردند که امروز حالِ طبیعی نداشت. همیشه پیش از تاریک شدنِ هوا دست از کار می‌کشید، ولی امروز دست‌بردار نبود.

خاک را که کنار زد تنش گُر گرفت. لباسِ خاکی‌رنگی از دل خاک بیرون زده بود. زانوهایش از حال رفت. درجا نشست توی گودال. نفس‌نفس می‌زد. اشک‌هایش بی‌اختیار روی گونه‌های خاک‌گرفته‌اش خط ‌کشید. بیل را از گودال بیرون انداخت. کمی طول کشید تا دست و پای سست‌شده‌اش جان بگیرند. رو به چند جوانی که نزدیکِ کانکس نشسته بودند فریاد کشید بیایند. دویدند سمتش. یک نفرِ دیگر خودش را توی گودالی که به قبر شبیه بود جا داد و با امیر شروع کرد خاک‌ها را کنار زدن. لباسی تکه‌پاره و نخ‌نما با چند تکه استخوان و جمجمه‌ای با جای یک گلوله روی آن. همه اشک می‌ریختند. چند نفری که بالای قبر ایستاده بودند مدام لااله‌الاالله می‌گفتند. امیر به هق‌هق افتاده بود، درست مثل یک کودک. جمجمه‌ی ابراهیم را بالا آورد، مقابلِ صورتش گرفت، نگاهش کرد، نزدیک صورتش برد، چشمانش را بست، آن را بویید و جای گلوله را آرام بوسید.

صدای سوت و هورای جمعیت بالا گرفت. جوان‌ها در راسته‌ی خیابان انقلاب با پرچم‌های سبز کلِ خیابان را بسته بودند. یک ماشین گیر کرده بود بینِ جمعیت. آرام‌آرام راه را برای او باز می‌کردند. مسعود اشک‌هایش را با پشتِ دست خشک کرد. رو کرد به امیر که لب‌هایش سفید و خشک شده بود. از دکه‌ی روزنامه‌فروشی آب‌معدنی خرید و باز کرد و داد دستِ امیر. گلوی امیر از تشنگی می‌سوخت، درست مثل وقتی که در گودال، سرِ ابراهیم را توی دست‌هایش گرفته بود و می‌بوسید.»

................ هر روز با کتاب ...............

می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...