یازدهمین چاپ «مشروطه ایرانی» نوشته ماشالله آجودانی منتشر شد. آجودانی در این کتاب جنبش مشروطه را انقلابی ناقص می‌داند چرا که نتوانست به آرزوی دیرینه اتحاد دولت و ملت جامعه عمل بپوشاند.

مشروطه‌ی ایرانی

به گزارش مهر، نشر اختران یازدهمین چاپ کتاب «مشروطه ایرانی» اثر ماشالله آجودانی را با شمارگان هزار نسخه، ۵۶۰ صفحه و بهای ۶۵ هزار تومان منتشر کرد. چاپ پیشین (دهم) این کتاب در سال ۹۶ با شمارگان دو هزار نسخه و بهای ۳۵ هزار تومان منتشر شده بود.

آجودانی این کتاب را در سال ۱۳۷۶ نوشت و چاپ نخست آن در سال ۱۳۸۲ در با شمارگان پنج هزار نسخه و بهای چهار هزار و ۲۰۰ تومان در دسترس مخاطبان قرار گرفت. کتاب ۱۹ بخش دارد که ذیل دو سر فصل کلی «قدرت و حکومت» و «از دفتر روشنفکری» سامان یافته‌اند.

سرفصل «قدرت و حکومت» شامل ۱۰ بخش است که عناوین آن به ترتیب عبارتند از: «گذرگاه خشونت»، «تلقی شیعه از حکومت»، «ولایت فقیه در دوره قاجار»، «وحدت تصوف و تشیع»، «مجتهدان طرفدار ولایت فقیه»، «روحانیون و قدرت، روشنفکران و آزادی»، «اندیشیدن و آزادی»، «ملت و دولت»، «ملت و ملی» و «اختلاف ملت و دولت».

سرفصل «از دفتر روشنفکری» نیز شامل ۹ بخش است که عناوین آن به ترتیب عبارتند از: «درقلمرو ترس: عصر سنت و نوآوری»، «مشیرالدوله»، «مستشارالدوله»، «رشدیه و مدارس جدید»، «میرزاعلی خان امین‌الدوله»، «افسانه‌ی مَلکم»، «در جست‌وجوی اصلیت مشروطه»، «بحران تجدد» و «اجتماعیونِ عامیون».

نهضت مشروطه و مفاهیم اساسی مرتبط با آن، به ویژه مقولاتی چون ولایت فقیه تلقی شیعه از حکومت، مفاهیم ملت و دولت، نوع ارتباط آنها با یک دیگر و مفهوم جدید ملت، همچنین نقش و تاثیر اندیشه‌ها و آثار روشنفکران عصر قاجار، بویژه دوره ناصری و دوران مشروطه، مانند مشیرالدوله، مستشارالدوله، رشدیه، امین الدوله، میرزا ملکم خان، آخوندزاده، میرزا آقاخان کرمانی و دیگران در روند تحولات و ایجاد گسترش و یا تغییر مفاهیم اساسی پیش گفته، موضوع کتاب حاضر را تشکیل می‌دهند.

چون موضوع مشروطیت در اساس به حکومت و شیوه حکومت مربوط می‌شود، ناگزیر بخش مهمی از این کتاب به بحث درباره حکومت و مهمتر از آن به بحث درباره تلقی شیعه از حکومت اختصاص یافته است و البته به دلیل آنکه یکی از بحث‌های مهم نظری فقهای شیعه در دوره قاجار به ولایت فقیه مربوط می‌شد، دامنه بحث به موضوع ولایت در عرفان ایرانی هم کشیده شده است.

همچنین با توجه به آنکه این مفهوم از ولایت در معنای حکومت و کشور داری، با تلقی شیعه از مفهوم حکومت و ملت و دولت ارتباط تنگاتنگ داشت، چند بحث مهم این کتاب، به بررسی مفهوم ملت و دولت و بررسی ساختار آن در پیشینه فرهنگی ایرانیان اختصاص یافته است. جزئیات این بررسی نشان می‌دهد که ساختار جدید مفهوم دولت و ملت، آن گونه که در مشروطیت ایران شکل گرفته بود، تماماً مبتنی بود بر ساختار تلقی شیعه از ملت و دولت تا این ساختار از طریق زبان، زبان تاریخی و برداشت‌های متفاوت به درستی فهمیده نمی‌شد، رویدادهای تاریخ، زبان باز نمیکردند تا تناقض تجدد و مشروطیت ایران را به نمایش بگذارند. بسیاری از نتیجه گیری‌های ناروا در تاریخ نگاری معاصر از بی‌توجهی به این ساختار و از بی‌توجهی به زبان تاریخی این ساختار، سرچشمه گرفته است.

آجودانی در این کتاب نهضت مشروطه را یک «انقلاب ناقص» می‌نامد و بر این اعتقاد است که «انقلاب ناقص مشروطه نتوانست به یکی از مهمترین آرزوهای مشروطه‌خواهان یعنی آرزوی اتحاد ملت و دولت جامه عمل بپوشاند و نقطه پایانی بر این اختلاف دیرینه نهد، اختلافی که از درون و برون فرهنگ ما سر برمی‌کشید و در فضای استبداد زده جامعه ما می‌بالید تا به عنوان یکی از اساسی‌ترین موانع، سد راه رشد و گسترش جامعه مدنی شود.

که واقعا هدفش نویسندگی باشد، امروز و فردا نمی‌کند... تازه‌کارها می‌خواهند همه حرف‌شان را در یک کتاب بزنند... روی مضمون متمرکز باشید... اگر در داستان‌تان به تفنگی آویزان به دیوار اشاره می‌کنید، تا پایان داستان، نباید بدون استفاده باقی بماند... بگذارید خواننده خود کشف کند... فکر نکنید داستان دروغ است... لزومی ندارد همه مخاطب اثر شما باشند... گول افسانه «یک‌‌شبه ثروتمند‌ شدن» را نخورید ...
ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...