به تازگی کتاب «اهل بیت (ع) از دیدگاه مولوی» به قلم سید سلمان صفوی، مدیر آکادمی مطالعات ایرانی لندن توسط انتشارات سلمان آزاده منتشر و راهی بازار نشر شد. اهل بیت(ع) در این کتاب از دیدگاه قرآن، مثنوی و دیوان شمس بررسی و تحلیل شده‌اند.

به گزارش ایبنا این کتاب دربرگیرنده چهار فصل است. در فصل نخست از این کتاب «اهل بیت(ع) از دیدگاه قرآن و مثنوی» نام دارد و اهل بیت(ع) از منظر «قرآن»، «مثنوی معنوی» و «دیوان شمس» تبیین شده‌اند.

فصل دوم با عنوان «اسطوره‌مدار و جوانمردی از منظر مولوی» در تبیین شخصیت حضرت حضرت علی(ع) است. همچنین در فصل سوم، امام حسین‌(ع) از منظر مولوی بررسی شده است و این فصل به تحلیل مرثیه‌های عرفانی مولوی در «مثنوی معنوی» و «دیوان شمس» که در رثای این اما سروده شده‌اند اختصاص دارد.

آخرین فصل از این کتاب «تشیع معنوی مولوی» نام دارد که ابتدا در آن تشیع معنوی توضیح داده شده و سپس مراتب ولایت شمسیه، قمریه و نجمیه تبیین شده است.

در ادامه این مبحث نیز بر اساس مستندات متعدد از مثنوی، تشیع معنوی مولوی اثبات شده است.

کتاب «اهل بیت(ع) از دیدگاه مولوی» از نوآوری و تازگی در موضوع و محتوا برخوردار است. این کتاب در 131 صفحه، شمارگان 500 نسخه و قیمت 3000 تومان به تازگی توسط انتشارات سلمان آزاده منتشر و راهی بازار نشر شده است.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...