کتاب «از رنگ گل تا رنج خار» مانند دروازه هوشمند یک شهر بزرگ عمل می‌کند که نقشه‌ راه را به افراد نشان می‌دهد که با مطالعه آن خوانندگان شاهنامه بیشتر از گذشته می‌شوند.

خبر آنلاین: قدمعلی سرامی با بیان اینکه برای تالیف کتاب «از رنگ گل تا رنج خار» 5 سال زمان صرف کرده است، در خصوص این اثر به خبرنگار «خبرآنلاین» گفت: در این اثر 400 موضوع گوناگون بیان شده است که برای شناخت این موضوعات ناگزیر شدم چندین بار شاهنامه فردوسی را بازخوانی کنم و نتیجه آن کتاب «از رنگ گل تا رنج خار» (شکل شناسی داستان‌های شاهنامه) شد که اکنون برای چهارمین بار منتشر شده است.

وی ادامه داد: من تمامی کردارها و کنش‌ها و واکنش‌ها را در شاهنامه مورد بررسی قرار دادم مثلا در شاهنامه فردوسی در جایی پهلوان رجز خوانی می‌کند، بررسی نوع گفتار، بررسی پرسش‌هایی که در شاهنامه مطرح می‌شود، یا اینکه پهلوان از مادر نام و نشان پدر را می‌پرسد، با پرودگار راز و نیاز می‌کند، این گفتار در شاهنامه منولوگ (تک گفتاری) است و گاه به صورت پرسش و پاسخ مطرح می‌شود.

سرامی عنوان کرد: نکته مهمی که در این اثر به آن توجه داشته‌ام این است که احکامی که در درون داستان است، تمامی بر خاسته از شخصیت‌ها است و به آدم‌های قصه بر می‌گردد از این رو در این اثر همه افراد را طبقه‌بندی کرده‌ام مثلا افرادی که از طبقه پادشاهان، وزیران، لشکریان، پهلوانان، قهرمانان، موبدان، کنیزکان و غیره که هر یک به صورت خاص دسته بندی شده‌اند.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: مسئله دیگری که در این داستان به آن پرداخته شده است این است که باید ابزاری در داستان وجود داشته باشد تا آن اثر تبدیل به داستان شود از این رو یکی دیگر از موضوعات مورد بحث در این اثر اتصال ابزارهای داستان و همچنین منطق این داستانها و نکته دیگر زمان و مکانی است که داستانها در آن اتفاق افتاده‌اند.

وی با بیان اینکه خواندن کتاب «از رنگ گل تا رنج خار» عامل تسهیل در خواندن داستان‌های شاهنامه می‌شود و فهم این اثر گرانمایه را برای مخاطب آسان می‌کند، یاد آورشد: کتاب حاضر در 16 فصل تهیه و تنظیم شده است. فصل نخست با عنوان «شکل شناسی داستان‌های شاهنامه» کاری است که تا آن روز هیچ کسی در ادبیات فارسی انجام نداده بود. در فصل دوم این اثر توضیح داده‌ام که داستان و غیر داستان چیست چرا که همه داستان‌های شاهنامه داستان نیست مثلا شرح حال «آذرمیدخت» و «پورانمیدخت» در شاهنامه بیان شده است و نمی‌توان آنها را داستان به حساب آورد از این رو در این بخش فهرستی از داستان‌های شاهنامه را به علاقمندان ارایه کرده‌ام.

این پژوهشگر ادبی با بیان اینکه در فصل سوم داستانهای اساطیری، پهلوانی، تاریخی، رزمی، عارفانه، سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و...آمده است، عنوان کرد: ماجرای هفت خوان‌ها و 16 نوع داستان در این فصل آورده شده است و در فصل چهارم به شاهنامه به عنوان یک داستان بزرگ نگاه شده است.

وی گفت: پنجمین فصل این اثر به مقدمه شاهنامه و داستان‌هایی مانند «بیژن و منیژه» و «رستم و سهراب» می‌پردازد و در فصل ششم ارتباط درخت و داستان را مورد بررسی قرار داده‌ام چرا که شاهنامه توسط یک دهقان سروده شده است و انسان قدیمی از انسان تصوری درخت‌گونه دارد و اصلا در باور ایرانی نخستین انسان‌ها در گیاه به نام‌های مش و مشیانه بودند البته بعد از من نیز دکتر مهدخت پور خالقی، استاد دانشگاه مشهد کتابی با عنوان «درخت شاهنامه» تالیف کرد.

سرامی یاد آور شد: هنر پرداخت داستان‌های مکرر موضوع فصل هفتم این اثر است مثلا در شاهنامه رجز خوانی‌های بسیاری دیده می‌شود که بسیار شبیه به یکدیگر هستند. همچنین از 209 جنگ در شاهنامه نام برده می‌شود که بیشتر از 100 جنگ آن توصیف شده است.
وی با اشاره به هشتمین فصل کتاب گفت: اجزای شکل شناسی، گفتار در شاهنامه فردوسی، گفت و شنود، با خود سخن گفتن پهلوان، سخن گفتن با پرودگار و... در فصل هشتم کتاب گنجانده شده است مثلا در گفتار کتبی بیش از صدنامه در شاهنامه آمده است که در این فصل دسته‌بندی و شرح داده شده است.

وی اظهار کرد: عنوان نهمین فصل از شاهنامه «کردار در داستان‌های شاهنامه» است که بزرگترین کردار در شاهنامه «جنگ» است و بعد از جنگ نیز «کشتن» مهم‌ترین کردار در شاهنامه است که در این بحث بحث قتل‌های خوش و ناخوش بررسی شده است و بعد از آن نیرنگ و بنگ مورد توجه قرار می‌گیرد و مفصل درباره آنها توضیح داده می‌شود البته فردوسی در شاهنامه برخی از کردارها را به صورت تزینی آورده است که بیشتر برای زیبا کردن اثر است مثلا یکی از این کردارها یادگاری نوشتن بر روی درخت است.

سرامی یاد آور شد: «پندارهای داستان» عنوان فصل دهم است که در این بخش پندار مرگ مهم‌ترین پندارها است و در فصل یازدهم نیز «پهلوانان و جهان پهلوانان» در 22 صفحه توصیف شده است. همچنین بحث «زمان و مکان»، «منطق داستان»، «شگردهای داستان پردازی و مناسبات داستان با یکدیگر»، «داستانهای هفت خوانی»، «سمبلیزم در داستانهای شاهنامه» و فصل «هفت خوان» که مقایسه‌ای بین هفت خوان رستم و اسفندیار با 12 خوان هراکلس است که این عنوانها به ترتیب عنوان دیگر فصل‌های این اثر است.

 

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...