آئین اختتامیه پنجمین جایزه داستان تهران شامگاه پنجشنبه ۲۵ آبان در باغ کوشک هنر برگزار شد.

پنجمین جایزه داستان تهران به برگزیدگان اهدا شد

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، عبدالمطهر محمدخانی سخنگوی شهرداری تهران گفت: هزار و ۷۶ اثر به دبیرخانه پنجمین جایزه داستان تهران رسیده که از این تعداد اثر، ۶۵۷ داستان کوتاه، ۲۵۸ روایت و ۱۵۸ اثر نوجوان است و در مرحله نهایی ۳۰ داستان، ۱۵ روایت و ۱۸ اثر نوجوان انتخاب شدند.

اسامی برگزیده‌های این جایزه به این شرح است:

داستان کوتاه

نفر اول: دیپلم افتخار، تندیس جایزه داستان تهران و چهارصد میلیون ریال جایزه نقدی به سعید احسان‌دار برای داستان «حوض شتر گلو»
نفر دوم: دیپلم افتخار، تندیس جایزه داستان تهران و دویست میلیون ریال جایزه نقدی به مصطفی سلیمانی برای داستان «بوی قند سوخته»
نفر سوم: دیپلم افتخار، تندیس جایزه داستان تهران و صد میلیون ریال جایزه نقدی به هانیه سلطان پور برای داستان «عبور»

بنا به تصمیم هیأت داوران به جز سه اثر منتخب پنج داستان کوتاه شایسته تقدیر شناخته شدند: زهرا سماواتیان برای داستان کوتاه «صفر بیست و یک»، محمد ایرانی برای داستان کوتاه «طعم تهران»، گالیا توانگر برای داستان کوتاه «بلوای لاجونها» و بهروز شیدا کراتی برای داستان کوتاه «قوسوارها».

بخش روایت

نفر اول: دیپلم افتخار، تندیس جایزه داستان تهران و چهارصد میلیون ریال جایزه نقدی به مرضیه اعتمادی برای روایت «تهران سوار کالسکه دخترم»
نفر دوم: دیپلم افتخار، تندیس جایزه داستان تهران و دویست میلیون ریال جایزه نقدی به فائضه غفار حدادی برای روایت «یک فنجان چای با تهران»
نفر سوم: دیپلم افتخار، تندیس جایزه داستان تهران و مبلغ صد میلیون ریال جایزه نقدی به فاطمه مرادی برای روایت «وطنی برای بی‌وطن ها» اهدا شد.

همچنین هیأت داوران به جز سه اثر منتخب چهار اثر دیگر را شایسته تقدیر دانست: انوشه میرمجلسی برای روایت «سهم من از تهران»، فاطمه کیایی برای روایت «خواهر بزرگ‌تر»، ریحانه هاشمی برای روایت «شاه بیت» و سمیه حسینی رچی برای روایت «آدم درختی».

در بخش نوجوان هیأت داوران ضمن تقدیر از شرکت کنندگان نوجوان با اجماع آرا اثری را برای دریافت جایزه اول تا سوم کاندید نکرد، اما از میان آثار راه یافته به مرحله نهایی پنج اثر شایسته تقدیر شناخته شدند: باران بصیرت برای روایت «آخرین متروی ارم سبز»، سورنا داودی برای داستان کوتاه «گنج درون»، نگین پویا برای داستان کوتاه «راز بربط باربد»، دنیا اسکندرزاده برای داستان کوتاه «عمو نفتی» و خاطره افتخارمنش برای روایت «ویلچرسواری در تهران».

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...