کاترینا ورزی در گفت‌وگو با ایبنا، درباره جدیدترین اثر تالیفی‌اش گفت: به تازگی مجموعه سه‌جلدی با عنوان «گیئسه» به قلم من از سوی انتشارات محراب قلم برای نوجوانان منتشر شده است.

وی درباره نام این اثر توضیح داد: نام این اثر در ابتدا «گیئسه» نبود و این نام از سوی هیات کارشناسی انتشارات محراب قلم برای این اثر انتخاب شد و در واقع یکی از نام‌های مادر زمین است. این مجموعه از جمله آثاری است که می‌توانیم آن را در حوزه علمی- تخیلی به سوی فانتزی طبقه‌بندی کنیم. در این مرحله علم تاحدی بالا می‌رود که از نگاه ما شکل جادویی به خود می‌گیرد و قابلیت‌های فوق انسانی را به تصویر می‌کشد و مسائل دیگر جهانی را مطرح می‌کند.

به گفته این نویسنده و مترجم، در این مجموعه داستانی، اتفاق‌هایی به تصویر کشیده می‌شود که برای دو دختر که شخصیت‌های اصلی داستان هستند، رخ می‌دهد. در ابتدای مجموعه به فشارهای اجتماعی که این دو دختر قبل از این ماجراها با آن درگیر بوده‌اند، اشاره می‌شود و در ادامه به سفری پرداخته می‌شود که آن‌ها به جهان دیگری دارند و ماجراهایی را که برایشان رخ می‌دهد، به تصویر می‌کشد. ماجراهایی که سبب ایجاد تغییراتی مانند بلوغ و احساس مسئولیت در آن‌ها می‌شود.

ورزی درباره موضوع داستان این مجموعه بیان کرد: این داستان تخیلی و فانتزی با ورود مهی به خانه دختر عمویش افسون برای گذراندن یک بعد از ظهر کسل کننده آغاز می‌شود و بعد، تبدیل به افسانه‌ای غیر قابل باور می‌شود، پا گذاشتن به دنیایی عجیب و غریب و رویارویی با موجوداتی غیرعادی. در جنگل دروازه‌های سوخته که پایان بخش ماجرای مهی، افسون و کای است، تمام دنیاها در معرض نابودی‌اند و باید برای نجاتشان کاری انجام شود. در حالی که گویرها همچنان برای کارهای شرورانه خود تلاش می‌کنند و کیسه مون‌ها پیغامی از جانب افسون دارند.

این نویسنده و مترجم در ادامه به ارائه توضیحاتی درباره جلدهای مختلف این مجموعه پرداخت و گفت: در جلد نخست داستانی بیان می‌شود که دارای ابتدا و انتهاست و شخصیت‌ها به جهان دیگر می‌روند، تجربیاتی را پشت سر می‌گذارند و برمی‌گردند. درواقع این جلد طوری نوشته شده که به تنهایی هم قابل خواندن است.

وی افزود: اما در جلد دوم و سوم داستان دو سال بعد از بازگشت دخترها از جهان دیگر روی می‌دهد. در جلد دوم مهی دو سال بعد از برگشتن از گیئسه، دوباره مجبور می‌شود به آن عالم پررمز و راز و پرخطر برگردد. اما دو سال زمین برابر با 200 هزار سال گیئسه است و در این مدت تغییرات زیادی رخ داده است. وقتی مهی به جهان دیگر می‌رود با جدالی بزرگ‌تر از جدال اول روبه‌رو می‌شود اما در نهایت باز می‌گردد ولی ارتباط بین این دو دختر با جهان دیگر باقی می‌ماند.

ورزی ادامه داد: درواقع در جلد دوم داستان ناتمام می‌ماند و سرنوشت شخصیت‌های داستان در جلد سوم مشخص می‌شود. در این جلد، بااینکه مهی و کای موفق می‌شوند ضربه سختی به دشمن وارد کنند، اما گویرهای جان سخت دست‌بردار نیستند.

مدیر گروه فانتزی شورای کتاب کودک، با بیان اینکه «دره قصر مرمر»، «دریای صدف‌های پرنده» و «جنگل دروازه‌های سوخته» عنوان‌های سه جلد منتشر شده از این مجموعه است، درباره جلدهای دیگر این مجموعه نیز گفت: تمایل دارم این مجموعه را ادامه دهم اما باید موضوعی به ذهنم برسد که به خط داستانی این مجموعه ارتباط داشته باشد.

کاترینا ورزی از نویسندگان و مترجمان کتاب کودک و نوجوان در سال 1351 متولد شد. از او تابه‌حال ترجمه‌های زیادی منتشر شده و این دومین اثر تالیفی است که او برای بچه‌ها نوشته است. او پیش از این مجموعه «داستان‌های سطورگان» را در حوزه فانتزی برای بچه‌ها نوشته و برای چاپ به نشر قدیانی تحویل داده است. ورزی جوایزی برای ترجمه‌ها و مقاله‌های خود دریافت کرده و مدیریت گروه فانتزی شورای کتاب کودک را نیز بر عهده دارد.

انتشارات محراب قلم، سه‌گانه «گیئسه» را با شمارگان هزار و 100 نسخه و قیمت 160 هزار تومان برای هرجلد منتشر کرده است.

داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...