مفتون امینی در حالی که آخرین مجموعه‌ی شعرش را آماده‌ی چاپ دارد، از پایان نگارش کتابی جدید درباره‌ی دیوان حافظ خبر داد.

به گزارش ایسنا، عنوان این کتاب «سفری در سفینه‌ی حافظ» است و به گفته‌ی مفتون امینی، هر چند حجم کمی دارد؛ اما آن را می‌توان آخرین گفتمان درباره‌ی حافظ دانست.

او قصد داشت این کتاب را در نمایشگاه کتاب تهران به ناشر مناسبی بسپرد.

کتاب «از پرسه‌ی خیال در اطراف وقت سبز» مفتون امینی نیز که شامل چند غزل و یک منظومه‌ی بلند آذری است، مجوز چاپ دریافت کرده و قرار است از سوی نشر امرود منتشر شود.

به گفته‌ی شاعر، شعرهای این مجموعه، شعرهایی است که در سال 87 تا 88 سروده و به همان سبک شعرهای سپید گذشته‌اش است.

مفتون امینی اصراری نداشته کتابش حتما به نمایشگاه کتاب امسال برسد و به همین دلیل نیز به ناشر توصیه کرده است که برای انتشار آن عجله‌ نکند تا کتاب از نظر چاپی، کیفیت مطلوب را داشته باشد.

«اکنون‌های دور» آخرین مجموعه‌ی منتشرشده‌ی مفتون امینی است که شعرهای چاپ‌نشده‌ی این شاعر پیشکسوت را تا نیمه‌ی سال 86 دربر می‌گیرد.

تاکنون مجموعه‌های شعر «دریاچه»، «کولاک»، «انارستان»، «عاشیقلی کروان»، «فصل پنهان»، «یک تاکستان احتمال»، «سپیدخوانی روز»، «عصرانه در باغ رصدخانه»، «شب 1002» و «من و خزان و تو» (نامزد جایزه‌ی کتاب سال) از این شاعر منتشر شده‌اند.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...