کاملترین گفتگوی مطبوعاتی با محمود درویش شاعر فقید فلسطینی به فارسی ترجمه شد و به زیر چاپ رفت.

به گزارش مهر، این کتاب با عنوان اصلی "هر روز زاده می شوم" و با نام فرعی "گفتگو با محمود درویش و گزیده اشعارش" اخیراً مجوز نشرش را از وزرت ارشاد دریافت کرده است.

محمد حزبایی زاده این کتاب را به فارسی ترجمه کرده و انتشارات فرهنگ جاوید در 150 صفحه آن را به دست چاپ سپرده و طی هفته‌های آتی منتشر می‌شود.

این گفتگو را عبده وازن منتقد لبنانی و دبیر گروه فرهنگی روزنامه الحیات با محمود درویش انجام داده و شاعر فلسطینی در آن به موضوعاتی مانند مفهوم شعر و تفاوت شعر سیاسی با شعر مقاومت و نیز نثر با شعر پرداخته است.

درویش همچنین در این مصاحبه از عضویت در سازمان آزادیبخش فلسطین و خاطراتش با رئیس فقید آن یاسر عرفات گفته و چگونگی همکاری و جدایی‌اش از این سازمان را بازگو کرده است.

درویش در این گفتگو به شرایط فلسطین در سال‌های آخر عمر خود نیز پرداخته و درخلال سفرهای متعددش به نقاط مختلف جهان، وضعیت کشورش را بررسی کرده است. در پایان این کتاب هم آخرین اشعار درویش که به فارسی ترجمه شده، آمده است.

از آثار محود درویش می‌توان به کتابهای زیر اشاره کرد: گنجشکهای بی‌بال (1960)، برگهای زیتون (1964)، عاشقی از فلسطین (1966)، تحت بیگانه 1999، دیوان محمود درویش، دیواریه 2000 و موقعیت محاصره (2002).

درویش همچنین برنده جایزه هایی چون ابن‌سینا، جایزه لوتس از انجمن نویسندگان آفریقا - آسیایی، جایزه هنرهای حماسی فرانس و مدال آثار ادبی و جایزه آزادی فرهنگی از بنیاد لبنان و همین اواخر نیز (نوامبر 2003) جایزه ناظم حکمت شده بود.

پیشتر مترجمانی چون موسی بیدج، جاهد جهانشاهی، یوسف عزیزی، صابر امامی، امیره ضمیری و موسی اسوار برخی از سروده‌های محمود درویش به فارسی ترجمه کرده‌اند.

دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...