کتاب «سید عطا» زندگی نامه شهید عطاالله حسینی از شهدای شاخص استان کردستان به قلم شیلان آویهنگی منتشر شد.

سید عطا : زندگی نامه شهید عطاالله حسینی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب زندگی نامه شهید عطاالله حسینی از شهدای شاخص کردستان با عنوان سید عطا به قلم شیلان آویهنگی از سوی انتشارات بنیاد حفظ آثار سپاه بیت‌المقدس کردستان منتشر شد.

این اثر در ۱۳۶ صفحه و در قطع رقعی داستان زندگی نامه این شهید شاخص استان کردستان را به صورت داستانی روایت می‌کند.

شهید عطاالله حسینی از جمله ۱۰ شهید گمنام سیرانبند بانه است که در سال‌های اولیه پیروزی انقلاب اسلامی به درجه رفیع شهادت نائل آمده و هم اکنون آرامگاه آنها در منطقه‌ای به نام سیرانبند بانه قرار دارد. شهید حسینی در سال ۱۳۴۱ در روستای حسین آباد شهر سنندج به دنیا آمد در ۱۷ رمضان سال ۱۳۶۱ از سوی گروهک‌های ضد انقلاب و همراه با ۹ تن دیگر از هم رزمانش به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

این ۱۰ شهید کردستانی بعد از روزها شکنجه از سوی گروهک‌های ضد انقلاب، در منطقه سیرانبند بانه به شهادت رسیده و از سوی افراد محلی در همان نقطه‌ای که به شهادت رسیده بودند، دفن می‌شوند.

امروز منطقه سیرانبند و محل دفن این ۱۰ شهید کردستانی به یکی از یادمان‌های اصلی راهیان نور تبدیل شده و روزانه پذیرای خیل عظیمی از مردم برای زیارت قبور مطهر این شهداست.

شیلان آویهنگی نویسنده کتاب سید عطا، تاکنون کتاب‌های دیگری از جمله فهمیده کردستان، سروده‌های بی تکرار و هشت شهر حماسه را که همگی در حوزه ادبیات پایداری هستند، به چاپ رسانده است. آویهنگی دانشجوی دکتری ادبیات فارسی است و هم اکنون در بخش ادبیات پایداری با حوزه هنری انقلاب اسلامی استان کردستان همکاری می‌کند.

................ هر روز با کتاب ...............

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...