سومین چاپ کتاب «انسان نئاندرتال» نوشته حامد وحدتی نسب و آذر جوهر توسط انتشارات ندای تاریخ منتشر شد.

انسان نئاندرتال حامد وحدتی نسب و آذر جوهر

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نشر ندای تاریخ سومین چاپ کتاب «انسان نئاندرتال» نوشته حامد وحدتی نسب و آذر جوهر را با شمارگان ۵۰۰ نسخه، ۱۲۸ صفحه و بهای ۶۰ هزار تومان منتشر کرد. نخستین چاپ این کتاب سال ۱۳۹۵ با شمارگان هزار نسخه و بهای ۱۰ هزار تومان در دسترس مخاطبان قرار گرفت. چاپ دوم این کتاب نیز سال ۱۳۹۸ با شمارگان ۵۰۰ نسخه و بهای ۲۵ هزار تومان منتشر شد.

این کتاب برگرفته از کتاب نئاندرتال‌ها نوشته فریدمن شرنک و استفانی مولر است. انسان نئاندرتال در میان تمامی گونه‌های منقرض شده انسانی از جایگاهی ویژه برخوردار است. این انسان که جای خود را به انسان خردمند داد، به اندازه انسان خردمند، باهوش بود و می‌توانست مفاهیمی مانند اعداد، شمارش، جفت و مجموعه را درک کند. نئاندرتال‌ها توانایی کنترل آتش، ساخت سرپناه و شکار ماهرانه حیوانات بزرگ را داشتند و مردگان خود را در گور می‌گذاشتند.

اشیای باقی‌مانده از نئاندرتال‌ها به‌ویژه زیورآلاتشان که استفاده‌های نمادین داشته و نشانگر فرهنگ آنها بوده، اساسی‌ترین سند برای بررسی رفتار آنها و مقایسه با رفتارهای انسان خردمند هستند. برخی از پژوهشگران می‌گویند که پیش از حضور انسان خردمند در اروپا نزدیک به ۴۰ هزار سال پیش، نئاندرتال‌ها مراسمی نمادین داشته‌اند. اما برخی از منتقدان این نظریه هم می‌گویند که آنها در دوره کوتاه رقابت با انسان‌های خردمند بوده که این چیزها را از ما غنیمت گرفته‌اند. به هر حال نئاندرتال‌ها نزدیک به ۳۰ هزار سال پیش ناپدید شدند و رازهای زیادی از خود باقی گذاشتند.

این بحث برای خواننده فارسی زبان زمانی دلکش‌تر می‌شود که دانسته شود تقریباً سرتاسر ایران مأمن و محل زیست انسان نئاندرتال بوده و بقایای فرهنگی این نوع انسان بیشتر در شکل محوطه‌هایی با تجمع دست‌افزارهای سنگی و در یک مورد یک استخوان ساعد دست از سرتاسر ایران گزارش شده است. مخاطبان این کتاب نه تنها انسانشناسان و باستانشناسان بلکه تمامی علاقه‌مندان به مباحث تطوری به ویژه تطور انسان هستند. نباید از یاد برد که کشور ایران در جغرافیایی واقع شده که از آن بزرگترین مجموعه فسیلی انسان نئاندرتال در جهان یافت شده است. این کتاب از نئاندرتال‌ها و زندگی آنها رمزگشایی می‌کند.

حامد وحدتی نسب عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس است. به قلم او بجز «انسان نئاندرتال» کتاب‌هایی چون «استخوان‌شناسی انسانی در باستان‌شناسی: دستورالعمل نحوه نگاهداری و تعامل با بقایای اسکلت انسانی در باستان‌شناسی» (مشترک با سید میلاد هاشمی)، «باستان‌شناسی پارینه‌سنگی ایران: از آغاز تا سپیده‌دم روستانشینی» (مشترک با شاهین آریامنش)، «پیدایش انسان»، «جنگ و خشونت در جوامع پیش از تاریخ» (مشترک با امیر سامان شیخ الاسلامی)، «گاهنگاری دوران پارینه سنگی ایران» و… منتشر شده است.

آذر جوهر نیز استاد مؤسسه آموزشی غیرانتفاعی مارلیک است.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...