به گزارش ایبنا نشست معرفی و بررسی کتاب «تفسیر تاریخ عاشورا» نوشته زنده‌یاد محمدجواد صاحبی، با حضور حجت‌الاسلام محمدرضا زائری و محسن معینی، عصر روز شنبه در سرای اهل قلم خانه کتاب برگزار شد.

تفسیر تاریخ عاشورا محمدجواد صاحبی
 
در ابتدای این نشست، که با یاد مرحوم صاحبی نیز همراه بود، محمدرضا زائری با اشاره به درگذشت صاحبی در بهمن سال گذشته گفت: زمانی که صاحبی کتاب «مقتل الشمس» را منتشر کرد، ما از این موضوع شاد شدیم که مقتلی روان و مناسب عموم مردم و در عین حال جامع و به دور از تحریف وقایع عاشورا به عرصه آمده است و بر همین مبنا، هر گاه کسی به من مراجعه می‌کرد تا مقتلی مناسب را معرفی کنم، من به‌طور معمول کتاب صاحبی را معرفی می‌کردم. اما از خصوصیات ایشان این بود که به آنچه نوشته بود بسنده نمی‌کرد و همواره در بهبود آثارش می‌کوشید. بر همین پایه ایشان دو ویرایش دیگر نیز از مقتل خود ارائه دادند که ویرایش سوم آن اثر همین کتاب است که «تفسیر تاریخ عاشورا» نام گرفته است.
 
وی افزود: کتاب «تفسیر تاریخ عاشورا» با وجود ایرادات تایپی و ویرایشی اندکی که دارد، اثری موثق و قابل ارائه است و حق مطلب در موضوع مورد بحث خود ادا می‌کند.
 
به گفته زائری، مقتل باید با توجه به اقتضائات زمان نوشته و بازنویسی شود. این حرف غلط است که بگوئیم لهوف ابن طاووس یا مقتل ابی مخنف برای ما بسنده است. در مورد قرآن کریم و نهج البلاغه هم شاید ترجمه پنجاه سال پیش، گویایی یک ترجمه تازه را نداشته باشد. در مورد طرح مباحث مربوط به نهضت امام حسین نیز این موضوع صادق است و نوشتن مقاتل تازه و بازنگری در مقاتل از همین روست که اهمیت دارد.
 
زائری پس از این سخنان مقدماتی به تفاوت‌های مقتل صاحبی با آثار پیش از خود پرداخت و گفت: تفاوت عمده این اثر با مقاتل پیشین این است که در مقاتل گذشته معمولاً نقل‌ها متوقف به دوره زمانی حرکت از مکه تا زمان شهادت امام و پس از آن تا حرکت کاروان اسرای عاشورا به سمت شام می‌شده است. در چنین شرایطی پرسیدن از این موضوع که چرا پیشینه و ریشه‌های حرکت امام حسین مورد توجه مقتل‌نویسان قرار نگرفته است به‌جاست؟ آیا حرکت امام حسین(ع) خلق‌الساعه بوده است و هیچ پیشینه‌ای نداشته است؟ بدیهی است که این‌گونه نیست و مزیت قابل توجه کتاب صاحبی توجه به همین پیشینه است. او ریشه‌های نهضت امام حسین(ع) را تا زمان رحلت پیامبر به عقب می‌برد و در کتابش مورد بررسی قرار می‌دهد.

نقد تفسیر تاریخ عاشورا محمدرضا زائری

 پس از زائری، نوبت به محسن معینی پژوهشگر حوزه اسلام و تشیع رسید تا درباره کتاب «تفسیر تاریخ عاشورا» سخن بگوید. معینی گفت: درباره نهضت عاشورا کتاب و تحلیل زیاد است و البته هر چه در این مورد بیشتر نوشته شود، ابعاد تازه‌تری از مسئله باز خواهد شد. معمولاً افراد یا به هدف روشن کردن اذهان و یا برای آنکه ذخیره‌ای برای آخرت خود فراهم سازند به سراغ نوشتن کاری برای حضرت ابا عبدالله (ع) می‌روند. کتاب مرحوم صاحبی نیز یکی از آثار خوب در این زمینه است و من اگر بخواهم مشابه‌ای برای این کتاب ذکر کنم می‌توانم از کتاب «آینه در کربلاست» نوشته دکتر محمدرضا سنگری نام ببرم که آن کتاب هم تلاش دارد با مراجعه به مقاتل و آثار تاریخی روایتی به روز از واقعه عاشورا ارائه دهد.

به گفته معینی، کار ارزنده این کتاب آن است که تکیه‌اش صرفاً بر مقاتل نیست و بر کتاب‌های تحلیلی و تاریخی نیز تکیه دارد. به عنوان نمونه معمولاً در کتاب‌های مدخل اشاره‌ای به ابن خلدون نمی‌شود اما در این کتاب می‌بینیم که صاحبی آنچه ابن خلدون درباره نهضت عاشورا گفته است را نقل می‌کند و سپس به نقد آن می‌پردازد. به اعتقاد ابن‌خلدون سخن حقی که نیرویی پشت آن نباشد سودمند نیست و این متفکر از این منظر که امام حسین(ع) توان مقابله با یزید را نداشته است به نقد حرکت ایشان می‌پردازد و البته صاحبی نیز نقدهایی به این ایده ابن خلدون وارد آورده و آن را رد کرده است. این خصوصیت کتاب به آن رویکرد تحلیلی بخشیده و نام «تفسیر تاریخ» را برازنده آن کرده است و این در حالتی است که صاحبی از روایت واقعه عاشورا نیز غافل نمی‌شود.

نقد تفسیر تاریخ عاشورا محسن معینی
 
او افزود: یکی از کارهای خوب صاحبی عنوان‌بندی منطقی فصول کتاب است. فصل اول کتاب به تغییر و تحول سریع در جامعه اسلامی می‌پردازد و به ویژه ثروت‌اندوزی پس از حکومت عثمان را مدنظر قرار می‌دهد. مرحوم صاحبی یکی از جملات معروف ابوسفیان را در این فصل نقل می‌کند که پس از به خلافت رسیدن عثمان گفت وقتی خلافت به دست ما افتاد باید نگذاریم از دست ما خارج شود. در فصل اول همچنین به مبحث صلح امام حسن با معاویه و این موضوع که طبق صلح‌نامه‌ای که امضا شد بنا نبود معاویه برای خود جانشینی تعیین کند نیز پرداخته شده است.
 
معینی در بخش دیگری از سخنانش گفت: این کتاب همچنین تفسیری دقیق از خطبه امام حسین(ع) در منا ارائه می‌دهد و سرفصل‌بندی این خطبه بسیار روشنگر است. بر مبنای این سرفصل‌بندی از جمله بیانات امام در آن خطبه صحبت درباره لزوم امر به معروف حاکمان و نیز مسئولیت فرهیختگان در این زمینه بوده است.
 
او افزود: بر مبنای خطبه منا صاحبی اهداف نهضت امام حسین(ع) را عمل خالصانه برای خدا؛ احیای دین؛ اصلاح جامعه اسلامی؛ ایجاد امنیت و رفاه برای مستضعفان و عمل به فرایض الهی تلقی می‌کند.
 
به گفته معینی، هم کسی که بخواهد مقتل بخواند و هم کسی که بخواهد با اثری تحلیلی درباره حرکت امام حسین(ع) روبه‌رو شود، می‌تواند به کتاب زنده‌یاد محمدجواد صاحبی مراجعه کند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...