کتاب «تاریخ ایران از نگاهی دیگر» تألیف محمد نیکبخت چهارشنبه 6 اردیبهشت ماه در سرای کتاب خانه کتاب و ادبیات ایران نقد و بررسی شد. در این نشست جمشید کیانفر، تاریخنگار و مصحح نسخ خطی و علیرضا نیکنژاد، تاریخنگار و مصحح نسخ خطی درباره این کتاب سخنرانی کردند.
به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، در ابتدای این نشست جمشید کیانفر گفت: «تاریخ ایران از نگاهی دیگر» در نوع خود بینظیر است. ما از دید خودمان راه را درست رفتهایم اما جامعالعلوم نیستیم. واقعیت این است که گاهی در جامعالمقدمات گیر میکنیم و عیبی هم ندارد. تا کار نکنیم کاستیها مشخص نمیشود. متاسفانه نقد را برنمیتابیم، در حالیکه نقد کار را پختهتر میکند.
وی افزود: سعی کردم به اهل قلم بگویم که نقد تسویه حساب نیست. هم حسن است و هم کاستیهای کار را برطرف میکند. نقد سبب میشود که در تجدید چاپ یک اثر تجدید نظر شود و هم در ادامه کار کاستیها در نظر باشد و جبران شود.
کیانفر بیان کرد: نیکبخت در این کتاب بر اساس سال کار را شروع کرده است. از دوره ایران باستان یکی از تقویمهای مهم که عوام هم به آن باور داشتند، تقویم حوادث است. مثلا زلزله یک نشانه میشد و تاریخ را با آن ذکر میکردند. سه سال قبل از فلان زلزله، دو سال بعد از زلزله. حتی گاهی اوقات اتفاقات خوب مانند عروسیها، تولد بچهها تقویم رایج بین مردم بود و هنوز هم هست. هر چند گاهی متوجه نیستیم که ریشه آن از کجاست.
وی در ادامه گفت: تقویم باستان با به سلطنت رسیدن یک فرد آغاز میشود و با جلوس نفر بعدی و مرگ او به پایان میرسید. سکهها مثلا با سال پنجم سلطنت اردشیر شناخته میشوند. اینکه چه زمانی ظهور کرد یا کی به تخت نشست مهم نیست، اما آن سکه از نظر اقتصادی و سیاسی برای ما سند است. بنابراین آنچه نگاشته شده بر این مبنا آورده شده است.
این تاریخ نگار و مصحح نسخ خطی افزود: ما منابع مکتوب به آن معنی از دوره باستان نداریم. منابع بر جای مانده را یا یونانیها و یا رومیها نوشتند و یا کتیبههایی است که از آن ادوار باقی مانده است. در واقع مهمترین منابع کتیبهها هستند اما با تغییر سلسلهها و با تغییر حوادث روزگار و تغییر ادبیات گاهی به فراموشی سپرده شده است.
در واقع زبان دیوانی در هر کشوری زبان رسمی آن کشور است. رواج زبان فارسی در هند به این دلیل است که زبان فارسی زبان دیوانی این کشور بود و کمکم به زبان انگلیسی تغییر کرد. از زمان یعقوب لیث زبان فارسی زبان رسمی شد. قبل از آن فارسی وجود نداشت. در دوره غزنویان تحول دیگری به وجود آمد به همین دلیل سبکهای شعری متفاوت داریم. زبان فارسی زبان دیوانی بود، بخصوص بعد از اسلام و بخصوص از دوره یعقوب لیث این زبان رسمی میشود چون زبان درباری است ولی زبان علمی همان عربی است. در یک مقطعی این زبان علم تبدیل به زبان فارسی میشود.
کیانفر بیان کرد: با مسئله تغییر در سه مقطع تاریخی بزرگ هخامنشی، اشکانیان و ساسانیان زبان رو به تکامل میرود. زبان دیوانی تغییر میکند، زبان نگارشی هم تغییر میکند. با این تغییرات خلائی بین گذشته و حال پیدا میکنیم. اگر به کتابهای قدیم مراجعه کنیم، در دوره اشکانیان 17 یا 18 اشک معرفی شده است اما امروز سی و اندی اشک و بعد میرسیم به پانصد و اندی. این نشان میدهد که تعدادی افراد وجود دارند که هنوز شناخته نشدهاند. وقتی به شاهنامه برمیگردیم، در دوره ساسانیان مستندتر میشود. وقتی به اشکانیان میرسد، میگوید به جز اسم چیزی نشنیدم اما وقتی به دوره ساسانی میرسد تاریخی متقن ارائه میدهد. در شاهنامه وقتی رستم کشته میشود، عملا دیگر آن کشش را ندارد ولی وقتی به بهرام چوبینه میرسد، قوت دیگری میگیرد و انگار رستم دوباره زنده شده است. از تاریخ دقیق هر اتفاق بیاطلاع هستیم و فقط حدود مشخص است.
وی در ادامه گفت: حتی یک سالشمار هم از دوره مشروطه نداریم که این کوتاهی بوده است. خاطرات هم حافظهای است. واقعهای که قبلا اتفاق افتاده را به پای امروز مینویسند. حافظه خطاکار است. روزنامهها به این دلیل اهمیت دارد. در دوره مشروطه با تبدیل روزنامهها روبهرو هستیم. به توپ بستن مجلس رخ میدهد. اما هیچ روزنامهای این وقایع را ثبت نکرده است.
کیانفر بیان کرد: این مقدمات را عرض کردم تا بگویم کار محمد نیکبخت چقدر مهم است. مهم نیست چقدر کاستی دارد. در دوره بعد از اسلام مورخین ما با سال شمار تاریخ را نوشتند. طبری برای نوشتن هر چیز چندین روایت آورده است اما نگفته کدام روایت صحیح است. اولی متقن، دومی ضعیفتر و روایت چهلم اگر اهمیت داشت، جای روایت اول را میگرفت. طبری با دید فقهی روایتها را مینویسد و برای هر کدام آیات و احادیث میآورد. هر جا دلیل و برهان میخواهد بیاورد مستمسک آیات و احادیث میشود. روایتهای اول تا سوم او مورد تائید اکثر تاریخدانان است.
وی در ادامه گفت: در سفرنامه «بازگشت ده هزار یونانی» گزنفون آنچه که در ظاهر میبیند، ضبط میکند. سفرنامه را غربیها بر اساس آداب و رسوم مینویسند اما ما خودمان هیچگاه به آداب و رسوم توجه نکردیم در حالیکه سیاحان آنها را نوشتهاند. این در حالی است که هر محیط با محیط دیگر تفاوت دارد. مسائل مذهبی بیان شده اما ذرهای ارزش ندارد چون شناختی از باورهای مردمی ندارند. سطحی و بر اساس دیدهها مینویسند. ابناثیر شناخت بیشتری دارد و به منابع بیشتری هم دسترسی داشته است. در گذشته هر نسخه با توجه به نوع قلم متفاوت بوده است. امروز ما از منابع چاپی استفاده میکنیم. حتی نسخ هم شماره دارد که بایستی به این نکات توجه کنیم.
کیانفر بیان کرد: مشخصات کامل کتابشناسی باید در کتاب ذکر شود. در جایی باید نقل قول شود. به فرض از پیرنیا مطلبی را نقل میکنم، پیرنیا از کتزیاس مطلبی را بیان کرده است و من یا کتزیاس را ندارم و یا به نقل از فلانی مینویسم تا اگر خطا باشد نقل خطا کرده باشم و خودم اشتباه نکرده باشم. در واقع فهرست پایان کتاب باید یکدست باشد یا بر اساس نام مولف نوشته شود و یا نام کتاب.
وی در ادامه گفت: وقتی به دوره اسلامی میرسیم، واقعنگاری است. واقعهها بر اساس سال قمری بیان میشود ولی تحولات حکومتی با سال شمسی بیان میشود. به فرض اگر کسی در اول اسفند حکم حکومتی گرفت باید تمدید کند وگرنه باطل است. به همین دلیل هر چند سال یک سال گم میشود. بعضی از مورخان حواسشان هست. گاهی در کار میرزا مهدی خان استرآبادی در جهانگشای نادری یک سال گم میشود چون تاریخ شمسی است و حوادث قمری که باید بگردید و یک سال گمشده را پیدا کنید.
کیانفر افزود: حسن کار نیکبخت در این است که سال به سال و ماه به ماه به جلو میرود. باید خودش را برای نقد اهل علم آماده کند. این کتاب از هخامنشیان آغاز شده است. به ظاهر خلائی به وجود میآید. بخشی از تاریخ ماد را نمیشناسیم. کما اینکه بر اساس آنچه که در جیرفت پیدا شد، باید تاریخ را از هفت هزار سال قبل از میلاد شروع کنیم. ایرانیان همیشه خط را از همسایهها گرفتند. خط میخی را از آشوریها گرفتند. خط امروز را هم از اعراب گرفتیم. نستعلیق و ثلث قلم است، خط نیست. اما کتیبههای جیرفت نشان میدهد که ما در آن زمان خط داشتیم. عیلامیها در سه مقطع تاریخ خاص دارند. مادها فقط همدان نبود. در مقابل بزرگترین و قدرتمندترین دولت زمان خودشان ایستادند. ایلام را که شهرشان را سوزانده بود، از پا درآوردند. اضافه بر این حکومتهای محلی هم داریم. پیش درآمدی نیاز است تا این خلا پر شود. مضاف بر اینکه تاریخ امروز بر اساس تحریری است وقایعنگاری نمیکنند.
وی بیان کرد: اروپائیان برای اینکه یک مقاله بنویسند، 7 یا 8 صفحه اطلاعات اقتصادی میدهند، بعد به تحلیل موضوع میپردازند. مقاله باید ابتدا توصیفی باشد تا بعد تحلیل انجام بگیرد. کتابهای تاریخی را اگر نگاه کنید بر اساس منابع متونی مینوشتند یعنی قبلا اطلاعات را میدهد و بعد تحلیل میکند. در این کتاب یکی دو جا این کار را کردهاید. ولی بهتر است اول اطلاعات را بیاورید. همان نقلقولها را ادامه بدهید که در پایان کار یک جلد میتواند به تحلیل اختصاص یابد.
کیانفر گفت: ضعف اسامی هم در کتاب مشاهده میشود. شارل، چارلز و کارل همه یک اسم است. اگر واژهای را انتخاب میکنی و در متن میآوری صورتهای دیگر را در زیرنویس بیاور. ضبط اسامی با توجه به مترجمان اهمیت دارد.
علیرضا نیکنژاد، تاریخنگار و مصحح نسخ خطی در ادامه این نشست گفت: باید به مولف کتاب «تاریخ از نگاهی دیگر» دست مریزاد بگویم. مشاهده میشود که نویسنده با چه ذوقی نوشته است. امیدوارم باقی جلدها نیز همینگونه روند چاپ را طی کنند. نکاتی در کتاب برای من سوال است که در اینجا بیان میکنم تا در مجلدات بعدی یا چاپهای بعدی اصلاح شود. از عنوان کتاب آغاز میکنم. خواننده در مواجهه با عنوان کتاب با یک ابهامی روبهرو میشود. در حالیکه میشد با یک عنوان فرعی این ابهام را رفع کرد.
وی افزود: شما خواننده را متوقع میکنید. در مقدمه کتاب رئوس مطالب را ذکر نکردید. برای نقلقولها و ارجاع باید خط تیره بگذارید. مرسوم است که در پانویس ویرگول بگذارید. در برخی از قسمتهای کتاب ادبیات محاورهای وارد متن کتاب شده است. در حالیکه نویسنده کتاب باید بر احساسات خود غلبه کند. در قسمت پاورقی تکرار رفرنس را با کلمه «همان» بیان کنید. ارجاعات باید دارای یکپارچگی باشد. یکی از نواقص این است که مرز بین نقل قول مستقیم و نقل قول غیرمستقیم مشخص نیست.
نیک نژاد بیان کرد: در جلد دوم این کتاب هم مقدمه و هم پیشگفتار آوردهاید. قسمت منابع و مآخذ باید بر اساس روش تحقیق تکمیل شود تا ناقص نباشد. کتاب نمایه و اعلام ندارد. محاسن کتاب ساختارمندی کتاب است. تکرار مکررات نیست و ساختارمند شده است. نقل روایی و ابهامزدایی کردید. از ناشر هم باید تشکر کنیم چون چاپ منقحی ارائه داده است.
در پایان این نشست محمد نیکبخت نویسنده کتاب «تاریخ ایران از نگاهی دیگر» گفت: دو سال از انتشار کتاب میگذرد و هیچ نقدی بر آن ندیده بودم. از اینکه امروز این کتاب را نقد میکنید، سپاسگزارم. این کتاب گردآوری شده است که باید واژه «گردآورنده» بر روی کتاب ذکر میشد. کتاب از نظر نگارش و ویرایش هم کاستیهایی دارد که باید رفع شود. میخواستم طرحی نو دراندازم ولی انگار برای اینکه با کتابهای دیگر یکدست شود، باید کاستیها برطرف شود.
................ تجربهی زندگی دوباره ...............