چریکی از پرو | همشهری داستان


ماریو بارگاس یوسا برای خوانندگان ایرانی نام ناآشنایی نیست و او را به واسطه رمانهای بلند و مجموعه داستان‌های کوتاهش می‌شناسیم. حتی می‌توان یوسا را هم طراز و همپای هموطنش گابریل گارسیا مارکز دانست؛ با این تفاوت که در آثار او از دنیای رازآلود و رمزگونی که با شنیدن نام کشورهای آمریکای لاتین در ذهن ما شكل می‌گیرد، خبری نیست.

دختری از پرو» [The Bad Girl (Tours et détours de la vilaine fille)]

دنیای ذهنی این نویسنده اهل پرو بیشتر پیرامون سیاست‌های داخلی، مبارزه‌های چریکی و جرم و جنایت از نوع آمریکای لاتینی آن می‌گردد و البته در این زمینه یوسا را می‌توان به حق تاریخ نگار قهار عصر خودش نامید. همین امر شاید باعث می‌شود که داستان‌ها و رمان‌های این نویسنده در قیاس با مارکز از محبوبیت کمتری (نزد عوام) برخوردار باشد. البته این به این معنا نیست که توانمندی او در خلق آثار باشکوه را دست کم بگیریم؛ خاصه وقتی که در بررسی آثارش به رمانهای بسیار پیچیده و بلندی همچون «گفت‌وگو در کاتدرال» و «سور بز» برمی‌خوریم. ساخت چنین فضاهایی با توجه به کمیت آن و استفاده از درونمایه‌های مشترک سیاسی نیازمند استفاده از تکنیکی خارق العاده در بسط و گسترش طرح داستانی است؛ همچنان که در تمام آثار او با روایت‌هایی در هم تنیده و توالی‌های زمانی و مکانی‌ای مواجه می‌شویم که بدون شک خاص خود این نویسنده است و هیچ کس دیگری از آن استفاده نمی‌کند.

اما در رمان آخری که از این نویسنده در ایران منتشر شده است مطلب از قرار دیگری است. یوسا در رمان «دختری از پرو» [The Bad Girl (Tours et détours de la vilaine fille)] نسبت به رمان‌های دیگرش (که رمانهای اصلی او محسوب می‌شوند) از الگوهای روایی بسیار متداول و ساده تری بهره می‌جوید. داستان بدون جابه جایی روایی و تعدد راوی از کودکی (ریکاردو سومو کورسیو) که همه او را ریکی صدا می‌زنند آغاز می‌شود و در همان ابتدای داستان ماجرای عشق او نسبت به یک دختر پرویی مطرح می‌شود. یوسا با حفظ عناصر ساختاری و ساده کردن تکنیکهای داستان پردازی، با روایت یک قصه‌ی بی‌پیرایه داستانش را شروع می‌کند؛ در عوض تکیه اش در این داستان روی پرداخت لحظه‌های زنده و پرشور جوان‌های پرو و درون گرایی حسی کاراکتر اول داستانش است.

او با کنار هم گذاشتن لیلی - دختری از پرو که در ابتدا ادعا می‌کند از شیلی آمده - و ریکی، در واقع فرهنگ دو کشور و آداب و رسوم دو خطه مختلف را مقایسه می‌کند. با بزرگتر شدن ریکی مساله باز به سیاست باز می‌گردد. در این فصل یوسا به مقایسه شیوه زندگی در دو کشور متفاوت می‌پردازد و پرو را در کنار فرانسه می‌گذارد. ریکی به پاریس سفر می‌کند که همیشه آرزویش را داشته است و در این بین ردپای عشق نوجوانی در رمان دنبال می‌شود تا به جوانی می‌رسد؛ عشقی که گویا به سادگی نمی‌توان آن را فراموش کرد.

شاید بتوان گفت یوسا در این رمان عشق را دستمایه‌ای برای سفر قرار می‌دهد، ریکی را به سفر دور و درازی می‌فرستد و به دنبال لیلی او را به کشورهای مختلفی می‌کشاند. در این میان او به بررسی این کشورها می‌پردازد و حال و هوای آنها را در دورانی که همه چیز در حال تغییر و تحول است به نمایش می‌گذارد و هنر، فرهنگ، سیاست و شیوه زندگی آنها را بررسی می‌کند. این تغییر و تحول در کاراکترهای او هم مشهود است.

عشق سطحی دختر و تغییرات ظاهری او باعث می‌شود در هر فصلی از رمان خودش را با اسمی جدید و ظاهری متفاوت نشان بدهد. در واقع او نماینده سنت‌های مختلف در کشورهای مختلف است. این امر حاکی از اختلافات فرهنگی گوناگون با عشق‌های یکسان در هر سرزمینی است. از طرف دیگر ریکاردو که نمادی از عشق ثابت و نمادی از پرو است در پایان به پرو باز می‌گردد و به نوعی پختگی و تجربه‌ای متفاوت از هرآنچه بوده است؛ می‌رسد.

[این رمان با ترجمه خجسته کیهان و توسط نشر کتاب پارسه منتشر شده است.]

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...