«راز پنهان سینما»، دیپلماسی سینما و اندیشه جهانی شدن، نوشته حامد حبیبی، به همت سوره‌مهر منتشر شد.

راز پنهان سینما دیپلماسی سینما و اندیشه جهانی شدن، نوشته حامد حبیبی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، سینما یکی از مسائل و موضوعات پیچیده انسان مدرن است که به دیپلماسی بین المللی کشورها و حکومت‌ها تبدیل شده و در حوزه مسائل امنیتی و دفاعی بسیار تعیین کننده است. برای درک اسرار مرموز و راز پنهان سینما در دیپلماسی هنری حکومت ها و مناسبات تمدنی کشورها، قطعا به مطالعات بین رشته‌ای و چند رشته‌ای برای ترسیم نقشه صلح و جنگ نیاز است. در این مسیر، هر شاخه علمی نمی‌تواند به دستاوردهای دیگر علوم بی‌اعتنا باشد.
بنابراین، شیوه مواجهه دستاوردهای یک علم با علوم دیگر نیز حائز اهمیت است. امروزه، سینما نقشه صلح و جنگ بین المللی را ترسیم می‌کند و مانند ماتریسی است که برای تحلیل آن به مطالعه تاریخ، ادیان، هنر، فلسفه، روان شناسی، زیست شناسی، کلام، و جامعه شناسی نیاز است تا بتوان نقشه جامع مهندسی سینمایی را ترسیم کرد. مطالعه حاضر تلاش بسیار ناچیزی در این راستاست.
در بخشی از کتاب می‌خوانیم:
وقتی اربابان سینما تفکری را به تماشاگر القا می‌کنند و با قرار دادن فرد در موقعیت جدید او را در معرض پیامی قرار می‌دهند که فوبیای مبارزه با رؤیای ازلی و ذهن موروثی بشر را در وجودش از بین می‌برند و با تشدید تلقین‌پذیری فرد برای تماشاگران خود رفتارسازی می‌کنند، تماشاگران نیز، مانند ذراتی معلق، در جامعه انسانی جابه جا می‌شوند و سبک زندگی خود و تفکرات و خاطرات و درواقع باورهای جدید خود را مانند ویروسی به دیگر اعضای جامعه منتقل می‌کنند و با ایجاد بسامد ذهنی، ذهن اجتماعی را تحت الشعاع قرار می‌دهند. از کنش‌ها و واکنش‌های میان افراد جامعه حیات ذهنی کاملا جدیدی ظهور می‌کند.
این اثر با تیراژ 1250 نسخه و در 176صفحه منتشر شده‌است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنر |
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...