کتاب «چیرگی بدون جدال: چگونه توانایی‌های خود را در موسیقی شکوفا کنیم؟» [Effortless mastery] نوشته کنی ورنر [Kenny Werner] با ترجمه امیر شهابی توسط انتشارات جهان‌مهر منتشر شد.

چیرگی بدون جدال: چگونه توانایی‌های خود را در موسیقی شکوفا کنیم؟» [Effortless mastery] نوشته کنی ورنر [Kenny Werner]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایلنا، امیر شهابی (نوازنده و مدرس دانشگاه) درباره این کتاب دویست و چهل صفحه‌ای که ترجمه آن را به عهده داشته، نوشته است:

«همواره طی دوران تحصیلم و پس از آن سال‌های تدریس در دانشگاه، شاهد موضوعی تأمل برانگیز، میان دانشجویان بودم. نگاهی که چرا اغلب ایشان (صرف نظر از اینکه دانشجوی رشته آهنگسازی یا نوازندگی باشند) بعد از گذراندن واحدهای مختلف و کسب دانش در مبانی علم موسیقی، به هنگام عمل دچار سختی می‌شوند. چرا پس از آموختن قواعد آهنگسازی زمانی که می‌خواهند قطعه‌ای بنویسند برایشان دشواری وجود دارد؟ چرا پس از تمرینات فشرده و زحمت فراوان، زمان اجرا نگران هستند؟ چطور هنرمندی که سال‌ها با موسیقی وقت گذرانده و معاشرت کرده، پریشان از نت‌های اشتباه است؟ چرا شیرینی اولین تجربه ما در برخورد با یک ساز پس از شروع یادگیری علمی دیگر تکرار نمی‌شود؟ بارها دیده‌ام که بسیاری هنرجویان در مراحل آموزش، خود را بی‌استعداد می‌پندارند و همین عاملی می‌شود تا لذت نواختن ساز را از خویش دریغ کنند. حقیقتاً استعداد چه جایگاهی در هنر، مخصوصاً موسیقی دارد؟ کتب بسیاری در ارتباط با مسائل تکنیکی و فنی، نوشته و ترجمه شده‌اند اما در خصوص سوژه مورد بحث در این کتاب، کمتر مرجعی به زبان شیرین فارسی دیده‌ام.

به دفعات شنیده‌ایم که استاد یا مدرس از هنرجو می‌خواهد موقع اجرا آزاد باشد و طوری بنوازد، که اول خودش از صوت ایجاد شده لذت ببرد. اما متأسفانه این آزادی توسط مجری احساس نمی‌شود یا حتی بدتر آنکه، او برای داشتن احساس آرامش، به تکاپو می‌افتد که همین تلاش، باعث تحمیل باری مضاعف بر کوشش‌های قبلی اوست. چه بسا معلمینی که خود در چنین دام‌هایی، به تله افتاده‌اند و صد البته این پیش‌گفتار، مجالی برای تشریح این مشکل را در خود نمی‌بیند.»

او در بخش دیگری از مقدمه کتاب اینگونه گفته است: «برخلاف بسیاری کتب تخصصی که پیش‌نیازهایی را برای خواننده متصور هستند، کتاب حاضر، ظرفیت استفاده در سطوح مختلف، از دوست‌داران موسیقی که در پی انتخاب ساز هستند تا اساتیدی که سال‌ها به عنوان نوازنده، آهنگساز یا مدرس، در این رشته فعالیت می‌کنند را داراست. کتاب چیرگی بدون جدال هدیه‌ای است پربار، برای آنانی که بخواهند زیبایی موسیقی را در جان خویش بجویند.»

کتاب «چیرگی بدون جدال: چگونه توانایی‌های خود را در موسیقی شکوفا کنیم؟» روانه بازار شده و حال در دسترس مخاطبان و موزیسین‌هاست.

................ هر روز با کتاب ...............

هنر |
ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...