انتشارات علمی و فرهنگی چهارنمایشنامه کلاسیک از اوریپید را در قالب کتابی با عنوان هلن منتشر کرد.

به گزارش مهر، انتشارات علمی و فرهنگی تاب «هلن و سه نمایشنامه دیگر» اثر اوریپید از نمایشنامه نویسان یونان باستان را با ترجمه محمد سعیدی روانه بازار کتاب کرد.

این کتاب که پیش از این در سال 1338 منتشر شده بود پس از شصت سال از انتشار چاپ نخست آن، توسط این موسسه بازنشر شده است.

در این کتاب نمایشنامه‌های هلن، هیپیولیت، آلسست و ایون از این نمایشنامه نویس یونانی درج شده است که از درخشان‌ترین آثاری است که توسط اوریپید نوشته شده است.

نمایش‌نامه هیپولیت داستان عشق گناه‌آلود فدر همسر تزه را به نمایش می‌کشد و نمایش نامه هلن نشان می‌دهد که آن هلنی که یونانیان سالها بر سر او با تروا جنگیدند، در حقیقت هلن نبود بلکه زنی دیگر بوده است. در نمایش‌نامه آلسست سخن از فدارکاری آلسست همسر آدمت پادشاه فره است و در نمایشنامه ایون سخن از سرنوشت کودکی است که از زندگی آپولون با کرئوز به دنیا می‌آید.

این کتاب همچنین دارای مقدمه‌ای مفصل درباره زندگی و سرگذشت اوریپید است که به نقل از آن وی  فردی منزوی و گوشه گیر معرفی شده که تنها علاقه‌اش دیدن مناظر طبیعی و مطالعه بوده است و در کنار آنها نوشتن. همچنین وی فردی ورزشکار بوده و مدتی را نیز به سربازی و حراست از مرزهای یونان مشغول بوده است. وی را خالق نود نمایشنامه می دانند که از میان آنها تاکنون تنها 18 نمایشنامه موجود است.

انتشارات علمی و فرهنگی این کتاب را در راستای طرح بازنشر آثار ادبی قدیمی خود با حروفچینی و طراحی جلد تازه منتشر کرده است.

این کتاب در 220 صفحه و قیمت 11500 تومان منتشر شده است.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...