مجموعه داستان «تفتان زرد» [Gelbe Hitze یا Yellow Hot] نوشته یاشار کمال با ترجمه عارف جمشیدی از سوی نشر رایبد منتشر شد.

تفتان زرد» [Gelbe Hitze یا Yellow Hot] نوشته یاشار کمال

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، یاشار کمال (۱۹۲۳_۲۰۱۵)، نویسنده کرد اهل ترکیه، با نوشتن بیش از ۳۰ رمان، معروف‌ترین نویسنده ترکیه در جهان است. بسیاری از آثار او از جمله رمان «اینجه ممد» به بیش از ۴۰ زبان دنیا ترجمه شده و همه‌جا با استقبال منتقدان ادبی و علاقه‌مندان به ادبیات مواجه شده‌اند.

کمال یکی از مخالفان جدی رفتار حکومت ترکیه با کردهای این کشور بود و بارها به خاطر نوشته‌ها و سخنرانی‌هایش دستگیر و زندانی شد. او اولین نویسنده ترکیه بود که نامزد جایزه نوبل ادبی شد و چندین جایزه ادبی ترکیه و کشورهای دیگر از جمله آلمان را به خود اختصاص داد.

«تفتان زرد» جزو اولین آثار نویسنده است. همه دوازده داستان این کتاب در اقلیم فلات آناتولی و در میانه قرن بیستم می‌گذرد. نویسنده، با قلمی ساده اما مؤثر به روایت داستان ناگفته انسان‌های ناشناخته آناتولی، سرزمین دلبسته محرومش می‌پردازد. «در جاده»، «شلوار سفید»، «جارو»، «بز»، «خنجر»، «سرکیسوفِ اصل»، «خودنویس‌ها»، «مارمولک سبز»، «شکارچی»، «دزد»، «تفتان زرد» و «پدر من» داستان‌های این مجموعه هستند.

مأوای «اینجه ممد»، نماد آزادی‌خواهی مردمان آناتولی. بن‌مایه واحد این داستان‌ها پرداختن به مصائب زندگی در اقلیمی است که یاشار، خود فرزند آنجاست.

قسمت هایی از کتاب تفتان زرد: «صورت لاغر مصطفی از سرخی هیزم‌ها گلگون‌تر بود. صورت سرخش پر بود از قطرات عرق. و قطره‌های عرق زیر روشنایی کوره برق می‌زدند. مصطفی صدای هیاهوی بوته‌های گر گرفتۀ درون کوره را می‌شنید. به صدای آن گوش سپرد، هربار که بوته‌ای داخل کوره می‌انداخت، صدایی شبیه صدای گریۀ نوزاد شنیده می‌شد. با خودش گفت: «وای، بوته‌ها هم گریه می‌کنن.»

«تفتان زرد» نوشته یاشار کمال در ۱۰۶ صفحه با قیمت ۱۰۰ هزار تومان از سوی نشر رایبد راهی بازار کتاب شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...