به گزارش کتاب نیوز به نقل از فارس، «هوای حوالی حوّا» مجموعه داستان کوتاه برای رده سنی بزرگسال است که توسط انتشارات نیستان و به قلم کامران داوری نیکو به چاپ رسیده است.

هوای حوالی حوّا کامران داوری نیکو

ویژگی‌­های این مجموعه داستان عبارتند از: بومی­نگاری، نگاه جهانی در عین بهره مندی از عناصر بومی و ملّی، تنوع پیرنگ، تغییر مداوم تم داستان‌ها با توجه به موضوعات روز جامعه ایران، استناد به فرازهایی از تاریخ معاصر، تنوع زبان روایت و تغییر شیوه روایت در هر داستان، ارجاعات بینامتنی و فرامتنی، داستان در داستان، آمیختگی کمدی و تراژدی، مواجه سنت و مدرنیته، پایان بندی قوی و دور از انتظار در عین توجه به اقتصاد کلمات و اختصار جملات.

زمان، مکان و فضای داستان‌­ها به فرازهایی از تاریخ معاصر (مشروطه، جنگ تحمیلی، بمباران شیمیایی و…) اشاره می‌­کنند و موضوعات روز جامعه ایران (معیشت، دشواری‌­های فضای مجازی، یاس فلسفی، پوچ پسندی، اهدای عضو، آمار بالای جراحی زیبایی، طبیعت دوستی، حیوان آزاری، کول­بری، وفاداری، اسیدپاشی و مرگ آگاهی) را دستمایه قرار می­‌دهد.

شرح ظرائف بومی و مختصات اقلیمی در این کتاب، علاوه بر بعد داستانی، می‌تواند در آینده مرجعی برای جامعه شناسی، مردم‌شناسی و اتنوگرافی باشد.

کامران داوری نیکو نویسنده کتاب می‌گوید: نکته قابل توجه، بهای حداقلی کتاب است. در پی سال‌ها تدریس و پژوهش در حوزه مدیریت و اقتصاد نوآوری، از خودم انتظار داشتم تا دغدغه‌های اهل کتاب را هم لحاظ کنم. نویسنده باید نبض جامعه را درک کند. اکنون که معیشت بر مردم صبور و غیور و شکور این دیار سخت گرفته، با مدیریت هزینه و همکاری تنگاتنگ ناشر، موفق شدیم قیمت پشت جلد کتاب را به حداقل برسانیم تا بهای غذا و دوای روح، از قیمت یک وعده غذای جسم کمتر باشد! پیشکش مادران، خواهران و دختران سرزمینم…

این کتاب در قطع نیم وزیری با ۱۶۵ صفحه، و بهای پشت جلد ۲۳ هزار تومان، حاوی ۱۲ داستان کوتاه با اسامی «قرص جوشان»، «با انگشتان خیس»، «مشروطه»، «هوای حوالی حوا»، «یک داستان مودار»، «کول­بر»، «به امید دیدار»، «پروای پروانه شدن»، «درنا»، «باران اسیدی»، «انفرادی دونفره» و «دژاوو» است.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...